ایمان بدون عمل


ایمان بدون عمل
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
« یَنْهَى وَ لَا یَنْتَهِی وَ یَأْمُرُ بِمَا لَا یَأْتِی‏» (نهج البلاغه حکمت 150)
« دیگران را پرهیز مى ‏دهد اما خود پروا ندارد ، به فرمانبردارى امر مى ‏کند اما خود فرمان نمى ‏برد»


توضیح قطره ای:
امام علیه‌السلام در این سخن حیکمانه به انسان‌هایی اشاره دارد که دیگران را نهی می‌کنند اما خودش نهی‌پذیر نیست، دیگران به کار خوب هدایت می‌کند اما خودش انجام نمی‌دهد.
بدیهی است اگر انسان کسی را به چیزی امر کند به یقین به سبب آثار خوب و برکات آن است. با این حال اگر عاقل باشد چرا خودش از آن بهره نگیرد و اگر دیگری را از کاری باز می‌دارد لابد به سبب زیان‌های آن است، با این حال چرا خودش پرهیز نکند. آیا این بی‌توجهی دلیل بر آن نیست که ایمان درستی به گفته‌های خود ندارد؟
خدای سبحان در مقام سرزنش این گونه افراد می‌فرماید:
« أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ» (بقره/44)
«آیا مردم را به نیکى (و ایمان به پیامبرى که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت مى‏ کنید، اما خودتان را فراموش مى‏ نمایید؛ با اینکه شما کتاب (آسمانى) را مى ‏خوانید! آیا نمى ‏اندیشید؟!».