یکی از آثــار حب به ذات


یکی از آثار حب به ذات
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
«فَهُوَ عَلَى النَّاسِ طَاعِنٌ، وَلِنَفْسِهِ مُدَاهِنٌ» (نهج البلاغه حکمت 150)
«(از کسانى مباش که) به (کارهاى) مردم خرده مى گیرد؛ اما از کارهاى خود با مسامحه و مجامله مى گذرد.»



توضیح قطره‌ای:
امام علیه‌السلام در این سخن حیکمانه، به تناقض دیگری که نتیجه حب به ذات است اشاره دارند.

بعضى از انسانها اگر خارى به پاى دیگران برود آن را مى بینند؛ اما اگر شاخه درختى در چشمشان فرو رود نمى بینند و این تناقض و تضاد نیز از آثار حب ذات است. خلاصه این که کوچک ترین عیوب دیگران را مى بیند اما از بزرگ ترین عیب خود با مسامحه مى گذرد حتى در آنچه متعلق به دیگرى است خرده مى گیرد؛ مثلاً اگر از فرزند دیگرى کار کوچک خلاف اخلاقى سر بزند گاه او را فاسد الاخلاق و بى بند و بار مى شمرد در حالى که اگر از فرزند خودش کارهاى خلاف بیّن ببیند مى گوید جوان است، این مسائل اهمیتى ندارد.
در حکمت دیگرى امام علیه السلام مى فرماید:
«أَکْبَرُ الْعَیْبِ أَنْ تَعِیبَ مَا فِیکَ مِثْلُهُ» (حکمت353) «بزرگ ترین عیب این است که چیزى را بر دیگران عیب بگیرى که در خودت همانند آن وجود دارد (آن را عیب نمى دانى چه رسد به این که عیبى که در تو هست از عیب او هم بزرگ تر باشد)».