مبانی سیاست در اسلام 4

  

مبانی سیاست در اسلام 4

 نفی استکبار:

در تفکر سیاسی اسلام هرگونه استکبارورزی چه از سوی حاکمان و چه از سوی بیگانگان، محکوم است و هیچ جایگاه عقلانی ندارد. اسلام از بدو تولد با هر گونه استکبار از طرف هر کسی مخالف بوده و در صدد رهایی ملت‌ها از سلط? افکار و اعمال استکباری بوده است.

قرآن کریم، خود بزرگ بینی و سلطه جویی و بهره کشی از دیگران را گناهی در حدّ شرک و ریشه اعمال شرک آلود و منشأ ارتکاب ظلم و جرایم ضد انسانی و طغیان و رو در رویی با خدا و خلق می‌داند.

استکبار از دیدگاه قرآن، خصلتی است که در هر فرد و جامعه‌ای بروز کند، آن را به ضد خدا و دشمن خلق و ارزش منفی تبدیل می‌کند؛ استکبار هیچگاه موضع حق ندارد و همواره از هواهای نفسانی و خواسته‌های شیطانی سرچشمه می‌گیرد.

بزرگترین خطر استکبار در حیات سیاسی ملتها ظاهر می‌شود. و آبادیها را خشک و ویران و نسل ها را تباه می‌سازد؛ و با زیر پا گذاشتن حق و زورگویی، تمامی امکانات و نیروها و ارزشهای بشری را در خدمت هواهای نفسانی و خواسته‌های شیطانی فرد و یا گروه خاصی قرار می‌دهد. 1   2

استکبار در فرهنگ اسلامی بسیار نکوهش شده و انسانها از هر گونه کبر و غرور نهی شده اند، استکبار فردی انسان را از هویت و انسانیت جدا کرده و به سوی سرکشی و توحش می‌کشاند، تا جایی که همه چیز را برای منافع فردی خود می‌جوید. استکبار سیاسی ‌توان و ثروت و تمام نیروهای مفید ملت‌ها و جوامع را در خدمت اهداف خود می‌خواهد، تا ملت‌ها را به استضعاف و بردگی کامل بکشاند.

جهان امروز، زخم خورده و بلا دیده سیاست‌های استکباری و تبعیض نژادی جهان خواران بوده و هست، هنوز صدای دیو گونه استکبار از مراکز قدرت جهانی و از مراکز تبلیغاتی و رسانه‌ای به گوش می‌رسد. اسلام، جهانی به دور از کبر و غرور فردی و سیاسی را می‌خواهد.

 
پی نوشت:

1. آیات : یونس/75؛ فرقان/21؛ اعراف/48؛ قصص/4؛ بقره/190 تا 193.

2. عباس‌علی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ص129-130.