فقر نابودگر (2)


فقر نابودگر (2)
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
« الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَکْبَرُ » (نهج البلاغه نامه 163 )
« فقر (ناداری)، مرگ بزرگتر است »



توضیح قطره ای:
آثار زیانبار فقر:
گرچه در روایات متعددی از فقر ستایش شده، مانند حدیث معروف پیامبر گرامی (ص): «الفَقرُ فَخری، وبِهِ أفتَخِرُ» (کافی ج2 ص263) «فقر، [مایه] افتخار من است و به آن، مباهات مى ورزم». و روایت امام صادق علیه السلام: خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود: «إذا رَأَیتَ الفَقرَ مُقبِلاً فَقُل: مَرحَبا بِشِعارِ الصّالِحینَ، و إذا رَأَیتَ الغِنى مُقبِلاً فَقُل: ذَنبٌ عُجِّلَت عُقوبَتُهُ » (کافی ج2 ص263) «هنگامی که دیدید فقر روی آورده، بگو: ای شعار صالحین خوش آمدی و هنگامی که ببینی غنا روی آورده، بگو: لابد گناهی از من سرزده که مجازاتش به سرعت فرا رسیده است».

ولی روشن است که فقر به معنای تهیدستی مخصوصاً در آنجا که بر اثر تنبلی و کوتاهی و ضعف مدیریت حاصل شود نه مایة افتخار است و نه شعار صالحین، بلکه سبب ذلّت و خواری و آلودگی به انواع گناهان است.
مایة افتخار، فقر إلی الله است، زیرا که همه عالم نیازمندند و خداوند بی نیاز: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر/15) «اى مردم شما (همگى) نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بى‏نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!». و این شبیه همان چیزی است که در مناجات امام علی علیه السلام آمده است: «إلهی کَفى لی عِزّا أن أکونَ لَکَ عَبدا، و کَفى بی فَخرا أن تَکونَ لی رَبّا» (خصال ج2 ص420) «الهى! همین عزّت مرا بس که بنده تو هستم و همین افتخار مرا بس که تو خداوندگار من هستى»
یا اینکه منظور از فقر، زندگی ساده و خالی از تشریفات و تکلّفات است در برابر ثروتی که موجب مستی و غرور و تشریفات و تجملات می شود.


asereshteh@