لجاجت و سستى اراده

لجاجت و سستى اراده
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
« اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّأْیَ » (نهج البلاغه حکمت 179 )
« لجاجت تدبیر (اراده)  را سست مى ‏کند»



 توضیح قطره ای:
امام علیه السلام در سخن زیبا، به پرهیز از لجاجت اشاره دارد، زیرا لجاجت به انسان فرصت درست اندیشیدن و فکر صحیح را نمی دهد و غالباً لجوجان به راه خطا می روند و منافع و موقعیت های خود را از دست می دهند، چرا که تصمیم گیری های آنها نابجا و ناصواب است. افراد لجوج کمتر حاضرند به مشورت تن بدهند. آنها روی افکار خود پافشاری می¬کنند و محروم بودنشان از مشورت ضربة مهلکی بر آنها وارد می سازد.
خداوند سبحان در مورد لجاجت کافران می فرماید: «بَل لَّجُّوا فِی عُتُوٍّ وَنُفُورٍ» (ملک/21) «ولى آنها (کافران) در سرکشى و فرار از حقیقت لجاجت مى‏ ورزند!».

مفاسد لجاجت به قدری زیاد است که گاهی سرچشمة بروز جنگ های خونین می شود؛ امام علیه السلام در حدیثی می فرماید: «إیّاکَ وَ مَذمُومَ اللَّجاجِ فَإنَّهُ یُثِیرُ الحُرُوبُ» (غررالحکم ح 10657) «از خصلت نکوهیده لجاجت بپرهیز که آتش جنگ ها را شعله ور می¬سازد».
در حدیث دیگری از امام علیه السلام آمده است: « اللَّجاجُ أکثَرُ الأشیاءِ مَضَرَّةً فی العَاجِلِ وَ الآجِلِ» (غررالحکم ح 10640) «لجاجت زیان بارترین اشیا در دنیا و آخرت است».


ریشه های لجاجت:
1-    حب ذات افراطی، که سبب پافشاری بر رأی و عقیدة خود و باعث خودبزرگ بینی می گردد و نظر خود را از همه برتر ببیند و بخل و حسادت که او را از پذیرش نظر دیگران باز می دارد و جهل و نادانی که به انسان اجازه نمی دهد تمام جوانب مطلب را ببیند و تعصب شدید که  که سبب پافشاری بر امور باطلی می شود که مورد تعصب اوست و دفاع بی دلیل از قوم و قبیله و خانواده و بستگان که سبب می شود بر اعتقادات آنها پافشاری کند ....

2-    عدم شجاعت در بازگشت از نظرات باطل و پذیرفتن نظرات صحیح است؛ شجاعتی که متأسفانه در بسیاری از افراد وجود ندارد و همین امر گاه سبب می شود عمری در مسیر باطل بمانند و به پرتگاه ها کشیده شوند.
تاریخ اسلام و انقلاب اسلامی مملو از شخصت (مدیر) هایی است به خاطر لجاجت سقوط کرده اند.

-