اصول سیاست خارجی اسلام-5
4. اصل همزیستی مسالمت آمیز و عدم تجاوز
اصل صلح و همزیستی مسالمتآمیز از قدیمیترین آرمان های مقدس بشری است و به دلیل این که بیش از هر ارزش دیگر در معرض تهدید و مخاطره بوده، همواره انسان ها چه از نظر تئوریکی و چه به لحاظ راه حلهای عملی مقطعی، در تلاش چارهجویی برای رسیدن به آن بودهاند. 1
قابل انکار نیست که مقتضای فطرت و طبیعت انسان در مناسبات و روابطی که در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی و سیاسی با همنوعان خود پیدا میکند، با قطع نظر از عوامل و علل خارجی، همزیستی مسالمتآمیز و مبتنی بر صلح میباشد و این حالت فطری و طبیعی با سجایای نیک و خصائص عالیه و ملکات اکتسابی و پسندیدهی انسانی نیز پیوندی بس عمیق و غیر قابل تفکیک دارد و اصولاً باید آن را از مظاهر معنوی حیات و وحدت روحی انسانها به شمار آورد.2
مسأله صلح و جنگ همانطوری که اولین و مهمترین مسأله حقوق بین الملل موضوعه است، در اسلام نیز زیر بنای اصلی فقه سیاسی خارجی و بنیان حقوق بین الملل به شمار می آید – که هر یک در جای خود اصلی از اصول سیاست خارجی را تشکیل میدهد که در این جا فقط به صلح و مسالمتآمیز بودن اشاره خواهیم داشت و جهاد و جنگ را در مجالی دیگر بیان خواهیم داشت. – در فرهنگ سیاسی اسلام دو واژه وجود دارد که معنا و مفهوم این اصل را به روشنی ابراز میکنند، یکی واژه «سلام» و دیگری «صلح» است که از اهمیت ویژهای برخوردارند، در نصوص قرآنی و متون احادیث نیز برای بیان یک اصل حقوقی و سیاسی به کار برده شده و بر آن دو تأکید شده است.
واژه سلام در زبان قرآن به معنا و مفهوم، برکنار بودن از آفات و بیماریهای ظاهری،3 راه امن،4 جایگاه امن،5 آرزوی سلامتی و به دور بودن از آفات و بلیات و خطرات،6 درخواست سلامت از خداوند برای شخصی،7 و برخورداری انسان از عنایات خاص الهی و مصونیت،8 شب قدر9 و از نامهای مقدس الهی10 است؛ زیرا مبین والاترین نعمت الهی است.
و واژه صلح در قرآن به معنای مسالمت و سازش و از بین بردن نفرت میان مردم،11 به دور از هرگونه فساد،12 الفت،13 رفع هر نوع عیب و آفت و ایجاد شایستگی،14 آمده است.
با معنایی که از واژه سلام و صلح از قرآن ذکر شد، به ارزش و اهمیت آن پی برده و میدانیم که این اصل چون با اصل فطرت و ذات آدمی همراه و هم ساز است، انسان مدام در پی آن بوده تا درسایه آرام بخش آن، به زندگی و حیات خود ادامه دهد. و هیچ زندگی و حیاتی بدون مسالمت و صلح پایدار نخواهد بود. در سیاست خارجی نیز اصل و بنای روابط با سایر دولتها، دیگر تعامل و ارتباط مسالمتآمیز و عدم تجاوز است و در دانش سیاسی عصر حاضر در حوزه روابط بین الملل به آن اهمیت شایانی داده میشود. در فقه اسلامی نیز این اصل، یک مبنای قضایی و حقوقی است. بررسی سیره و سنت پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نشان می دهد که در حوزه سیاست خارجی این اصل حاکم بوده، و پیامبر گرامی اسلام( صلیاللهعلیهوآله) دولت ها و امپراطورهای زمان خود را در مرحله اول به صلح پایدار فرا میخوانده است.
عدم توسل به خشونت و زور، و عدم تجاوز، تا آنجا که راهی مسالمتآمیز وجود دارد، مبنای سیاستی است که قرآن آن را برای حل اختلافات، مورد تأکید قرار داده است. در منطق سیاست خارجی اسلام تجاوز و زور و خشونت، قبیحترین و بدترین نوع رفتار انسانی است. و برای رسیدن به زندگی و حیات انسان راهی به جز زندگی مسالمتآمیز به دور از تجاوز و خشونت وجود ندارد.
پی نوشت:
1. عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی اسلام، ج3، ص347 .
2. همان، ص357.
3. صافات، 84.
4. مائده، 16.
5. انعام، 127.
6. انعام، 54.
7. نور، 61.
8. صافات، 181؛ اعراف، 49؛ یونس، 62.
9. قدر، 5.
10. حشر، 23.
11. نساء، 128.
12. فاطر، 10.
13. بقره، 182.
14. محمد، 2.