در کلاف اضطرابم سرنخي پيدا نشد
دستي از جنس خدا عقده گشاي ما نشد
دفن شد در سينه ام احساس زيباي وصال
خواستم طوفان کنم در عاشقي اما نشد
با طلوع آفتاب مغرب عشقت بيا
بي حضورت هرچه کردم زندگي زيبا نشد
به رسم دوستي... سلام