به نظرم مهمترین اصل در ایجاد شرایط مساعد برای گفتوگوی بین تمدنها تثبیت ویژگیهایی است که از لوازم گفتوگو محسوب شده و فقدان آنها شرایط رشد تهاجم فرهنگی را فراهم میکند.لازم به ذکراست درنظام سلطه در جهان عملاً امکان تحقق این دسته ازلوازم گفتوگو مقدور نمیباشد و نوعی تنش فرهنگی و جدال برای کسب تفوق و برتری فرهنگی از سوی قدرتهای غربی خصوصاً آمریکا در گوشه و کنار جهان به چشم میخورد که از موانع عمده تعامل فرهنگی است.
شش شرط اساسی برای گفتوگوی تمدنها ( فرهنگ ها ) و روابط متقابل آنها از سوی جامعه شناسان مطرح شده است که بر اساس کارکرد مثبت درونی فرهنگها قابل تحقق میباشد.
-1 محور قراردادن خداوند در همه امور و گفتوگوی تمدنهای مختلف.
-2 محورقراردادن "شرافت وکرامت انسانی" و ارزش گذاشتن به انسانها صرفنظر از نژاد و....
-3 محور قراردادن "تعقل گرایی" در گفتوگوی تمدنها.
-4 گرایش به جهانگرایی اخلاقی و اخلاقگرایی جهانی.
-5 احترام به ادیان الهی و فرهنگها و سنتهای اصیل بشری.
-6 ناباوری به رجحان و برتری تمدنی بر تمدن دیگر،
بر این اساس تفاهم فرهنگها به عنوان نقطه شروع گفتوگوی تمدنی باید بر اصول و موازین زیر متمرکز باشد.
الف: گفتوگو باید بر اساس برابری و یکسانی ملتها تحقق یابد نه بر اساس تبعیض و نابرابری. باید تمام شرکتکنندگان از سوی فرهنگها وتمدنهای مختلف امکان برابری در ویشهای گفتمانی را داشته باشند. هیچ تمدنی نباید به هر علتی در عرصة گفتوگوی تمدنها استثنأ شود.
ب: درعرصة گفتوگوی تمدنها، فرهنگهای مختلف که بسیار متنوع ومتکثرهستند امکان مشارکت دارند و مبنای همکاری و همیاری بین فرهنگهای متنوع اساس و پایة گفتوگو محسوب میشود.
ج :آنچه که تفاهم فرهنگها را میسرمیسازد و از لوازم گفتوگوی تمدنهاست ایجادتفاهم مشترک و دوستی وهمبستگی بین فرهنگهای متنوع است. در روند شکل گیری تفاهم، ایجاد پلهای اعتماد بین ملتها ودولتها درعرصة بینالمللی ضروری است. این امرمستلزم مشاوره وتحملفرهنگهاست. شرکتکنندگان باید همدلانه قادر به تحمل ادعا های یکدیگر باشند و به صورت آزادانه منظور و اهداف خود را توضیح دهند.
د: تفاهم فرهنگها مبتنی بر شفافیت در امرهمکاری وسازندگی ازطریق گفتوگو و تعامل فرهنگی است. مبنای چنین گفتوگویی چون بر این اصل قرار دارد که برای همة طرفهای گفتوگو مفید میباشد لذا با حرکتی منظم، منسجم و برنامهریزی شده انجامپذیر است. چنین گفتوگویی بدیهی است که مبتنی بر عقل و نقد و رعایت مصالح و منافع طرفین و شئونات اخلاقی باشد. فرهنگدوستان واهل اندیشه وخرد و صاحبنظران درعرصة تبادل و گفتوگو، سردمداران تفاهم فرهنگها هستند بر خلاف خصیصة تهاجم که از طریق خشونتورزان و جنگ طلبان عملی است.
س : باید توجه داشت که استراتژی کلان صلح جهانی و تحقق عدالت پایدار در عرصة بینالملل تنها از طریق تفاهم فرهنگها میسر است. تمدنها در سایة این استراتژی عمیقتر وغنیتر شده و در مسیر باروری هر چه بیشتر گام برمیدارند.
ش : جامعه کنونی بشری نیاز به نظمی فرهنگی دارد که از مفهوم صرف ارتباط و اطلاعات فراتر رود. اکنون فرهنگ حاکم بر دنیا و تفکری که ادعای سروری جهان را دارد در نزد اکثریت ملتها و فرهنگها بیگانه بوده ونیاز واقعی آنان را پاسخگو نیست. اکولوژی فرهنگی مسلط د رنظام فعلی جهانی که ازطریق شبکههای قوی ارتباطی و تکنولوژی برتر اطلاعاتی سلطه خود را اعمال میکند، در پی آن است که مرکزیت آمریکا و معدودی از قدرتهای اروپایی را در عرصه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی حفظ نماید. پیامد این استراتژی ، نابرابری در نظا مهای فرهنگی جهان سوم و کشورهای اسلامی و تقسیمبندی شمال جنوب است. امروزه آمریکا و حامیان وی در اوج قدرت طلبی فرهنگی بر جهان، یکهتازعرصههای جهانی بوده وادعای آقایی جهان وهدایت جامعه بشری را دارند. نظم نوین جهانی مورد خواست آمریکا، نظم دلخواه وموقعیت آرمانی دنیا درجهت منافع این کشور میباشد.