تحزب در جامعه اسلامی (2)

احزاب با این ویژگی‌هایی که بیان شد می‌تواند در هر جامعه‌ای مفید و موثر باشد بخصوص در جامعه اسلامی با توجه به تعالیم متعالی اسلام نسبت به حکومت و سیاست.

وجود احزاب می‌تواند به جامعه اسلامی پویایی و رشد رو به اهداف متعالیه اسلام ایجاد کند. ویژگی‌های تحزب در جهان با ویژگی‌ آن در جامعه اسلامی تفاوت‌های بسیاری دارد. در جهان غرب تحزب برای به دست آوردن قدرت و ریاست بر مردم و افزودن بر ثروت حزب و اشخاص عضو در آن صورت می‌گیرد. و برای این امر به تخدیر افکار عمومی می‌پردازد.

اما در جامعه اسلامی تحزب با ویژگی‌های اخلاقی و آموزه‌های دینی همراه است، و هدف از حزب در مجموعه فعالیت‌های سیاسی خود کسب قدرت برای خدمت بر مردم می‌باشد. یعنی حزب در خدمت مردم معنای واقعی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام است.

زیرا تمام مجموعۀ سیاسی جامعه باید در خدمت مردم و برای رشد و تعالی دینی و معنوی و اخلاقی مردم بکوشند و الا مشروعیت دینی در جامعه اسلامی را نخواهد داشت.

احزاب را اغلب مهم‌ترین نهاد سیاسی در سیاست و حکومت نوین قلمداد کرده‌اند، آ‌ن‌ها ابزاری برای تحکیم اقتدار حکومت‌ها، کانالی برای مشارکت نیروها و گروه‌های اجتماعی در صحنه سیاست، سازو کاری برای برانگیختن هواداری توده‌ها از مقاصد سیاسی نخبگان، حلقه‌ای برای پیوند دادن گروه‌های قومی و مذهبی و وسیله‌ای برای تظاهر به مردمی بودن حکومت‌ها هستند.3

و احزاب بهترین راه ایجاد توسعه سیاسی در تمام زوایای جامعه است. یکی از مهم‌ترین راه‌های توسعه سیاسی البته سیاست با مفهوم و تعریف دینی و شیعی آن در جامعه وجود احزاب است.

زیرا توسعه سیاسی شرایط توسعه اقتصادی، صنعتی، نوسازی اداری و قانونی، مشارکت و بسیج مردم، مردم سالاری دینی، تحول اجتماعی، فرهنگ دینی مردم و ... را فراهم می‌کند.4

 و جامعه‌ای که با این گونه توسعه‌ها مواجه شود جامعه‌ای سالم و مقتدر خواهد بود که می‌تواند به سوی تمدن عظیم حرکت کند. و این مؤلفه‌ها در فضای جامعه دینی و حکومت اسلامی، تمدن بزرگ اسلامی را رقم خواهد زد. قابل توضیح است که همه این توسعه‌ها زمانی در جامعه اسلامی می‌تواند جواب مفیدی ارائه دهد که با مؤلفه‌های اخلاقی و دینی همراه باشد و الا توسعه سیاسی که کارکرد احزاب خواهد

خود آسیب‌های جدی را در فضای جامعه ایجاد خواهد کرد مانند؛ بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران نفوذ، بحران مشارکت، بحران یکپارچگی و بحران توزیع5 که عدم توجه به هر یک از این آسیب‌ها، دولت و حکومت را با مشکل مواجه خواهد کرد.

احزاب در جامعه ضمن این‌که ابزاری برای سیاست محسوب می‌شوند، ابزاری برای نظارت و نقد قدرت سیاسی نیز می‌باشند و نیز حلقه واسط بین مردم و دولت خواهند بود. با این بیانات به ابزاری بودن حزب پی خواهیم برد.

بنابراین می‌توان گفت که فعالیت سیاسی احزاب در چارچوب قوانین و مقررات دینی و با شرط عدم معاندت با تعالیم دینی، مورد پذیرش قرار می‌گیرد. و احزاب در قالب چنین شروطی می‌توانند ابزاری مناسب برای سیاست باشند که به پیشرفت دولت دینی می‌انجامد.

 

پی نوشت ها :

1-       حسین تبریزنیا، علل ناپایداری احزاب سیاسی در ایران، ص28.

2-       همان، ص29.

3-       حسین حسینی، حزب و توسعه سیاسی، ص7.

4-       همان، از ص16 تا 24.

5-       همان ، ص27 تا 37.