عدم اعتماد به انسانهای رنجور
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
«وَلاَ تَأْمَنَنَّ مَلُولاً » (نهج البلاغه حکمت 211 )
« به انسانی که ملول و رنجیده خاطر است اعتماد نکن»
توضیح قطره ای:
امام علیهالسلام در سیزدهمین (آخرین) جمله از این مجموعة اندرزهاى حکیمانه (حکمت211) به عدم اعتماد به انسان های رنجور اشاره دارد.
دلیل عدم اعتماد به انسانهای رنجور روشن است؛ افرادى که به هر دلیل رنجیده خاطر شدهاند، نشاط عمل در آنها مرده است به همین دلیل نمىتوان به آنها اعتماد کرد. آنها منتظر بهانهاى هستند تا از کار فرار کنند و هرگز نمىتوان استقامت و پشتکار را که لازمه پیشرفت است از آنها انتظار داشت.
مانند جنگ صفین، که بر اثر طولانى شدن جنگ عده زیادى ملول و رنجیده و خسته شده بودند و منتظر بهانهاى بودند تا جنگ را رها کنند از این رو به مجرد این که دشمن قرآنها را بر سر نیزهها کرد دست از جنگ در آستانه پیروزىاش کشیدند.
در این جملة نورانى گاه ملول به افراد زودرنج تفسیر شده است. آن هم واقعیتى است که اعتماد به افراد زودرنج بسیار مشکل است، چرا که در گرماگرم کار و انجام برنامه، ممکن است از اندک چیزى آزرده خاطر شوند و همه چیز را رها سازند. هر کدام از این دو تفسیر را بپذیریم بیان واقعیت انکارناپذیرى است و جمع بین هر دو تفسیر در مفهوم کلام امام(علیه السلام) نیز مانعى ندارد.
امام علیه السلام میفرماید: «لا تَأمِنَنَّ مَلُولا وَإن تَحَلّى بِالصِّلَةِ فَإِنَّهُ لَیْسَ فِى الْبَرْقِ الْخاطِفِ مُسْتَمْتَعٌ لِمَنْ یَخُوضُ الظُّلْمَةَ» (غررالحکم ح 11139) «به افراد رنجیده خاطر و زودرنج اعتماد نکن، هرچند دل او را با جایزهاى به دستآورى، زیرا برق جهنده (که لحظهاى مىدرخشد و خاموش مىشود) در شب تاریک قابل اعتماد نیست.»