انحطاط تمدن غرب و آینده تمدن اسلامی(2)

انحطاط تمدن غرب و آینده تمدن اسلامی(2)                                                            

دکتر یوسف القرضاوى چگونگى زندگى پیرمردان وپیر زنان غرب را به راویت از تحصیلکردگان غرب و آنهائیکه در میان مردمان غربى زندگى کردند چنین چهره نگارى کرده: زندگى غربیان زندگیی است وحشتبار و خالى از هرگونه ذوق و به دور از معنا. نیازهاى مادى زندگى مادى در غرب، تا جاى از جانب دولت و یا دارایى شخصى و یا از ناحیه مساعدت فرزندان و اولاد تأمین است ، ولى آنچه در غرب سراغى از آن نمى توان یافت معنای کرامت انسانی است. پسران و دختران از همان آغاز بلوغ، همه راه خود را گرفته و میان او و خانواده هیچ پیوندى را نمى توان لمس کرد، جوان در جستجوى آن است که براى خود رفیقه اى تدارک نماید و دوشیزه هم در تلاش آن است دوستى براى خویش پیدا نماید، این همه تلاش در جهت بدست آوردن دوستى مى باشد که لذت هاى جسمانى آن ها را تأمین نماید، نه دوستان و رفیقان معنوى و روحى، به همین دلیل است که کانون خانواده در تمدن غرب فاقد دوام واستقرار است. واقعیت آن است که این پیوندى است میان نر و ماده، نه دوستى میان دو انسان، روزها و هفته ها و ماه ها سپرى مى شود نه پدر پسرش را و نه مادر دخترش را مى بیند. به همین سبب آن ها نیازمند آنند که در هرسالى روزى براى مادر یا پدر تخصیص داده شود وآن همان روزى است که از آن بنام «جشن مادر» نام مى برند. این جشن تنها یک رابطه رسمى بوده و نهایت چیزی که در این روز انجام مى یابد دیدارى است از پدر با بردن یک تحفه مادى که بسا مى شود آن را هم از طریق پست ارسال کرد.
یکى از نوآورى هاى تمدن معاصر غربى بدعتى
است معروف به نام «مادر به اجاره گرفته شده » یقینا غربى ها با این عمل خویش، آن معناى پاک و زیباى «مادرى» را به بازى گرفته و آن را به فساد و تباهى کشانده اند. آن ها خواستند مادرى تنها در عمل تولید «تخمک» خلاصه نمایند. درحالی که نه دوره بار دارى را سپری کرده و نه هم تکلّف وضع حمل را چشیده است. همه تلاش او این بوده است که رحم زن دیگری را به اجاره گیرد، تا آن زن ، به وکالت از وى دوران حاملگى و باردارى را سپرى کرده و بدون آن که این زن اجاره گیرنده متحمل زحمت هاى باردارى و مرض هاى آن گردیده و دردهاى بچه آوردن و مشقت هاى شیردهى را بچشد، برایش فرزند بزاید. براى این گونه مادرى بجز تخمک چه چیز باقى مانده است؟ اما در تمدن اسلامی از مادر به «والده» یاد می شود و حتى پدر را هم از باب تغلیب «الوالد» می گویند، تا از این طریق به تبیین اهمیت ولادت در اثبات نسب، پرداخته باشند. در تمدن اسلامی بناء مادرى تنها در تخمک خلاصه نگردیده ، گرچه از نگاه داشتن ویژگى هاى وراثت داراى اهمیت بخصوصى مى باشد، ولى باید تذکر داد که این خصائص و ویژگى ها به تنهائى خود سازنده مادرى نیست . مادرى در فرهنگ تمدن اسلامی همانا تحمل دردهاى دوره باردارى و بچه آوردن بوده همان طورى که خداوند در تبیین مشقت این دوره فرموده است: «حملته أمه و هنا على وهن» مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى. به همین سبب قرآن تصور آن هائى را که زنان خود را با گفتن این جمله که «تو همچون مادر من هستى» مادر مى خوانند رد نموده و فرموده است :«ماهن أمهاتهم ......» یعنى: آنان مادرانشان نیستند، مادران آنها تنها کسانى اند که ایشان را زاده اند.

خداوند همان طور که در قرآن کریم فرموده است: « وخلقناکم ازواجاً» گذشته از این انسان همچون حیوانات بصورت نر و ماده آفریده شده و هر جنسى به جنس دیگر نیاز دارد که زندگى هم بدون وجود این دو جنس در جهان حیوانات و نباتات قابل دوام واستمرار نمى باشد. دراندیشه دینی زن و مرد برای رسیدن به تکامل انسانی، مکمل یکدیگر محسوب می شوند لذاست که در آموزه های دینی زن و مرد وقتی که ازدواج می نمایند نصف دین آنها کامل می گردد و برای نصف دیگر آن باید به عبادت و بندگی خالصانه با قصد تقرب به خدای سبحان بپردازند. و حتى هستى هم بر همین قاعده دو جنسى یعنى مثبت و منفى و یا الکترون و پروتون، استوار است آنجا که خداوند فرموده است : «ومن کل شىء خلقنا زوجین لعلکم تذکرون».

 امروز همین تمدن غربى است که تلاش مى ورزد که همان عمل قوم لوط را در شکل قانون تنظیم نموده و آن را در سطح جهانى امرى مشروع وانمود سازد و عمل دیگرى را نیز بر آن بیافزاید که همان ازدواج زن با زن است. بدون شک مقتضى این خانواده یک جنسى این خواهد بود که از فرزند و اولاد بدور بوده و مى دانید که خانواده بدون فرزند را چگونه مى توان خانواده نامید؟ آرى! اگر پیامد چنین رویکردى با تعمیم اخلاق آن پذیرفته شود. باید فناى بشریت بعد از این نسل را پذیرفت. و از این فرایند اجتماعی جامعه غربی چیزی جز انحطاط تمدن آن حاصل نمی شود .

وقت آن رسیده است که اندیشمندان جوامع اسلامی برای احیاء تمدن اسلامی تلاش مضاعفی نمایند و جهان اسلام را دوباره با آن اندیشه های ناب تمدنی که بر گرفته از اندیشه های نبی مکرم و ائمه معصومین (علیهم السلام) بوده را در کام انسان های تشنه معرفت الهی بریزند.