اهداف سیاسی اسلام (1)
1. قرب به خداوند متعال:
انسان هدفی برتر و فراتر از آنچه خداوند برای او در نظر گرفته است ندارد. اهدافی که سعادت دنیا و آخرت او را خواسته است. می توان گفت، والاترین و اصلیترین هدف خلقت انسان قرب به خدا است. به عبارت دیگر سایر اهداف در راستای آن جایگاه دارند. بنابراین همۀ تلاش های مادی و معنوی انسان باید در جهت رسیدن به قرب الهی همسو شوند. چرا که همۀ خواستههای فطری بشر، راه دستیابی به کمال نهایی او را همواره میکنند و در زبان شرع «کمال نهایی انسان» با قرب به خدا یکی است.
اکنون پرسش این است که قرب به خدا چیست؟ آیا انسان میتواند به آن دست یابد؟ و آیا تمام فعالیتهای بشری در زمینۀ سیاست، فرهنگ و اقتصاد میتواند به قرب الهی بینجامد؟
برای شناخت صحیح مفاهیم، ضرورت دارد که انسان محدوده و گستره ویژهگیها و مرز میان مفاهیم را بشناسد تا از اختلاط و در هم آمیزی مفهومی با سایر مفاهیم پرهیز شود.
کاربرد واژه قرب در امور محسوس، در بردارندۀ دو مفهوم قرب زمانی یا مکانی است. امّا قرب الهی هیچیک از این دو را دربر نمی گیرد. زیرا پروردگار متعال با هیچ موجودی نسبت زمانی و مکانی ندارد. 1
بی تردید انسان موجودی است مختار که با تلاش، کمال جویی خود را سامان میدهد که پیش نیاز آن، شناخت هدف است. بنابر این سه ابزار اختیار، تلاش و شناخت، نقش اساسی در رسیدن به کمال نهایی و قرب به خدا دارند؛ قرب به خدا، مربوط به ساحت معنوی و روحانی وجود انسان، و مرتبهای است از وجود که در آن، همه استعدادها و قابلیتهای ذاتی معنوی با سیر و حرکت اختیاری انسان به فعلیت کامل میرسد.
شکی نیست که تکامل اختیاری انسان عقلاً ثابت است اما نمیتوان زمان مشخصی برای شروع حرکت و نیز مدت معیّنی برای سیر تکاملی تا رسیدن به کمال نهایی تعیین کرد چرا که ارتباط تنگاتنگی با قابلیتها و ظرفیتهای هر فرد دارند. 2
با چنین انگیزهای همۀ فعالیتهای انسان در زمینه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و عبادی به قرب الهی می انجامد. بنابراین می توان گفت هدف اصلی در سیاست اسلامی نیز، رسیدن به کمال نهایی است که همان قرب خداوند است.
سایر اهداف نیز باید در راستای دستیابی به همین هدف- قرب به خدا- باشد وگرنه ارزشی نداشته و در اندیشۀ سیاسی اسلام جایگاهی ندارد.
رو نوشت:
2- مصباح یزدی، بسوی خودسازی، ص 246و 255