مبانی سیاست در اسلام 1
اسلام برای بنای یک حکومت واحد جهانی برنامه ای سیاسی دارد که ساختار آنرا قرآن بیان کرده است. با بررسی در اندیشه سیاسی اسلام، میتوانیم مبانی سیاسی آن را باز شناخته و آن را به بشریت ارائه کنیم. در این فصل نگاهی به مبانی اندیشه سیاسی اسلام خواهیم داشت.
1. ولایت و حاکمیت خداوند:
از دیدگاه قرآن حق حاکمیت تنها از آن خداوند است. اوست که ارادهاش در همه شؤون هستی تحقق مییابد. در امور تکوینی به صورت جبری و در امور تشریعی و مربوط به زندگی انسانها، انسان مسؤول تحقق اراده تشریعی الهی که همان دین او است میباشد: «و هر کس جز اسلام (تسلیم در برابر فرمان حق) آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد ...»1
در قرآن کریم آیات بسیاری است که با صراحت تمام این مطلب را اثبات میکند که حاکمیت اولاً و بالذات از آن خداست و ثانیاً و بالعرض از سوی خدا به هر که بخواهد واگذار می شود.2
ولایت نیز چون حاکمیت به دو صورت تکوینی و تشریعی مطرح می شود. ولایت تکوینی همان اقتدار و تسلط بر تصرف در عالم هستی است و ولایت تشریعی یعنی ولایت در امور اعتباری که واقعیتی جز جعل جاعل ندارد. ولایت مطلق از آن خداوند است و به همین جهت هر گونه ولایتی چه تکوینی و چه تشریعی تنها به اذن او تحقق مییابد.
به عبارت دیگر: «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. جهان طبیعت، واحدی به هم پیوسته و هماهنگ و با توازن است که با نظم کاملاً دقیق از سوی خداوند گردیده و روابط آن در شکل قوانین مختلف جلوه میکند. خداوندی که اراده او حکومت مطلق بر کلّ هستی دارد، به عبارت دیگر جهان هستی در رابطه با اراده خداوند وجود مییابد و نظام میپذیرد و همه قوانین و روابط نمایانگر همین نظام هستند.»3
منابع:
1. آل عمران/85.
2. اعراف /54- شوری /9- فاطر /13- انعام /62- بقره /257.
3. سید جلال الدین مدنی، حقوق اساسی و نهادهای سیاسی، ص141.