3. تأمین منافع ملی (مصالح عمومی جامعه)
یکی از وظایف هر حکومتی نسبت به مردم تحت حاکمیت آن، تأمین مصالح و منافع مادی و عمومی جامعه است که این وظیفه مهم و اساسی در قلمرو سیاست اسلامی یک اصل است، البته در تمام حکومتهای دیگر این یک اصل تخلف ناپذیر است اما در اندیشه سیاسی اسلام چون خدمت به مردم تکلیف شرعی است، توجه و رسیدگی به نیازهای مادی و معنوی جامعه یک اصل اساسی در سیاست اسلامی به شمار آمده، تا حاکمان را به تأمین این نیازها وادار کند. مصالح عمومی جامعه یا منافع ملی، از واژههایی است که مصداقهای آن بخش زیادی از نیاز جامعه را در بر میگیرد ، شناخت و اولویتسنجی آنها از وظایف شرعی حاکمان است و تأمین آنها مسئولیت مدیران سیاسی را افزون میکند.
چرا که در مکتب اسلام، فلسفه وجودی حاکمان در رأس هرم کشور، خدمت به مردم و مدیریت تأمین مصالح افراد جامعه است.
تلاش برای تأمین مسکن، شغل، جامعهای سالم و به دور از فساد، علم و دانش، ورزش و بهداشت و آبادانی شهرها و ....، که همه از عوامل اصلاح مادی زندگی انسان است و تأمین آن موجب صلاح انسان است، از اصول مهم سیاست به شمار میآید، که در اندیشه سیاسی اسلام ، وظیفه دولت اسلامی دانسته شده، و از اساسیترین برنامهریزیهای دولت اسلامی است.
توجه اسلام به بـُعد معنوی انسان، به معنی عدم توجه به بـُعد مادی نیست، لذا در اندیشههای بنیادین سیاست اسلامی، هر دو در کنار هم دارای اهمیت است.
از دیدگاه شیعه، توجه افراطی به معنویات، بدون در نظر گرفتن مادیات، انسان را به رُهبانیت میکشاند حال آنکه در اسلام رُهبانیت پذیرفته نیست. از سوی دیگر، رویکرد صِرف به مادیات، انسان را به جایگاه حیوانی که جز خوردن و خوابیدن و شهوت کاری ندارد، تنزل میدهد و به خاموشی نور معنویت در وجود او میانجامد. زیرا در تفکر اسلامی، دنیا مزرعه آخرت است و به تعبیر دیگر، فقط معبر، خوبی است.
از اینرو توجه به نیازها و مصالح عمومی افراد جامعه و تأمین آنها از اصول اساسی اسلام بوده، و دولت اسلامی موظف است همه زمینههای رشد و کمال معنوی و مادی انسانها را فراهم کند و آنها را در رسیدن به این رشد و کمال یاری رساند.
در جامعه اسلامی، باید افرادی حاکم باشند که تأمین منافع ملی (منافع عمومی جامعه) را در رأس برنامهریزی و طرحهای خود قرار دهند و منافع و مصالح عمومی را اصل قرار دهند.