ابزارهای سیاست در اسلام- 4
3- نقش سیاسی مردم
یکی از ابزارهای مهم در اندیشة سیاسی «مردم» است. که حیات و بقاء سیاست مداران در رضایت آن ها نهفته است و ابزار بسیار مهمی است که باعث اقتدار سیاسی، نظامی و اقتصادی هر دولتی میباشد.
در حوزه فعالیت های سیاسی مردم نقش بسیار سازنده ای ایفا می کنند آنها می توانند با رضایت خود از دولت به او مقبولیت بدهند و می توانند با عدم رضایت خود باعث سقوط آن شوند. و با بررسی و مطالعه تاریخ سیاسی جهان متوجه نقش ارزندة مردم می شویم.
در اندیشه سیاسی اسلام، «مردم» کلیدیترین و محوریترین نقش را در به روی کار آوردن دولت دارند. البته نقش مردم در تأسیس دولت اسلامی نقشی در عرض دین و متون وحیانی نیست، بلکه نقشی است در طول متون وحیانی و دینی. در حکومت اسلامی ماهیت دولت، «مردم سالار» نیست. بلکه «دین سالار» و مبتنی بر خواست و ارادهی جمعی مردم مسلمان است که با انگیزه الهی دین و شریعت را پذیرفته و دولت را برای پیاده شدن دین بر سر کار میآورند و به آن مقبولیت سیاسی میدهند.
مردم در جوامع اسلامی به عنوان یک حق، به انتخاب دولت و اطاعت وانقیاد و ارشاد و نظارت نمیپردازند، بلکه به عنوان تکلیفی الهی به این کار مبادرت میورزند. مردم حکومت [مورد قبول خود] را شعبهای از ولایت مطلقه الهیه میدانند و لذا دولتی را تأسیس میکنند که در مسیر کلی ایدههای الهی حرکت کند، عقل جمعی و اراده ملّی با ارزشهای مشترک و برخاسته از اندیشههای دینی سازگار میشود.
در اندیشه سیاسی اسلام، مقبولیت مردم مسلمان نقش تعیین کنندهای در حیات سیاسی اسلام دارد. زیرا آرای مردم مسلمان تجلی عمیقترین خواستههای ایشان است واز قداستی معنوی و ذاتی برخوردار است. و آگاهی به خواستهها، به آرای مردم قداست میبخشد. آرای مردم با این دیدگاه به عنوان شرکای سیاسی دولت، هم به نظارت میپردازد، هم آن را تقویت و تایید میکند و هم از آن نگهبانی و حراست میکند. آگاهی، مردم مسلمان را به این مشارکت وامیدارد و با آن که از پشتوانهای مقدس برخوردار است، قدرتی در جامعه پدیدار میشود که نمیتوان برای آن حدّی تصور کرد، قدرتی که کارآمدی نظام را تامین میکند و عامل حفظ هویت و بنیاد نظام میگردد.
در جامعه اسلامی نقش مردم حیاتی است زیرا بیعت مردم با خود آرمانهای سیاسی دولت اسلامی، اطاعت از قوانین و احکام دینی منبعث از قرآن و سنت و نظارت بر تمام فعالیتهای دولت اسلامی، آن را قادر میسازد که در جامعه بینالملل حضوری فعال و پویا داشته باشد. بیعت سبب میشود که دولت اسلامی و نظام حکومتی از پشتوانه قوی برخوردار شود و از نظر دولتهای ناظر خارجی، در شکل یک نظام مستحکم مشاهده شود. بیعت از نظر سیاسی بیمه کننده نظام حکومت میباشد و سبب میشود که رئیس دولت با اطمینان کامل پیگیر جریانات و امور سیاسی حوزه کاری خود باشد.
مسأله اطاعت مردمی در حوزة سیاست نقش مهمی دارد. حاکمیت مسالهای است که ذاتاً اطاعت پذیری را با خود به همراه میآورد. ادیان الهی به ویژه اسلام به دلیل این که از مبدئی متعالی نازل شده و بشریت را به سمت خود کشاندهاند، عنصر اطاعت را در درون خود دارند و اطاعت مردم از حاکمان الهی و رهبران دینی را یک واجب قطعی دانسته و در ردیف اطاعت از خدا میدانند.
نظارت مردم به امورات سیاسی دولت اسلامی نیز از اصول مهم سیاست اسلامی است که براساس امربه معروف و نهیاز منکر صورت میپذیرد. حکومت از دیدگاه اسلامی ایجاب میکند که مردم از تصمیماتی که در جنبههای مهم زندگی اجتماعی و حرکت و سیر کلی جامعه آنها رخ میدهد آگاهی داشته باشند. اساساً وجدان جامعه، وجدانی بیدار است و بهترین حکم کننده درباره رفتار حاکمان است. آنها در نگاه جمعی خود منسجم و قوی عمل مینمایند.
امام علی(علیهالسلام) درباره حق نظارت مردمی بر امورات دولت اسلامی چنین میفرماید:
«و امّا حق من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید و در آشکار و نهان برایم خیرخواهی کنید هر گاه شما را فراخواندم اجابت نمایید و فرمان دادم اطاعت کنید».1
بر این اساس با وجود نظارت، مردم به تکلیف الهی خود عمل کرده و از دولت دینی حراست و نگهبانی مینمایند و هر کدام به منزله چشمی گشوده بر حاکمانند.
با این وظیفه اساسی که بر عهده مردم نهاده شده، جایگاه آنها در فضای سیاسی دولت اسلامی آشکار میشود. دولت اسلامی با اجرای دقیق مردم به این سه وظیفه اساسی قوام و دوام خواهد یافت و هر گاه یکی از این دو عنصر اساسی یا همه آنها نادیده گرفته شود، دولت موجود دینی و مردمی نبوده، و استحکام سیاسی خود را از دست می دهد.
بنا بر این حضور مردم در حوزه سیاسی ابزاری بسیار مهم و سازنده در پویایی و استحکام دولت اسلامی است.
رونوشت:
1. نهجالبلاغه، خطبه 34.