6. شوری/ 1
یکی از اصول مهم در اندیشة سیاسی اسلام، اصل مشورت و شوری است. که به معنی نظر خواهی از دیگران و پرهیز از تکروی و استبداد رأی است. چرا که عقلها متفاوت و فهمها گوناگون است و تجربیات زندگی فردی و اجتماعی افراد، همسان نیستند و استمداد از آنها در حل مشکلات مربوط به امور انسانها ضرورت دارد. ضرورت عمل به شورا و مشاوره، ناشی از ماهیت خاص زندگی بشری است؛ و شوری و استشاره، یک ضرورت عقلی غیرقابل انکار است.
دین اسلام نیز آیینی است که به واقعیتها توجه دارد، قضاوتهای درست عقلانی را نفی نمیکند و مستقلات عقلیه را به رسمیت میشناسد، بنابر این برای اداره امور مسلمانان، به مسأله شورا تکیه کرده و به آن اصالت داده است. در قرآن کریم دو آیه وجود دارد که در آنها به طور مستقیم دستور به شورا داده است:
«و کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز برپا میدارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنها است...». 1
«... در کارها با آنان مشورت کن...». 2
و روایات فراوانی در جایگاه و ارزش و اهمیت شورا و مشورت از ائمه اطهار (علیهم السلام) وارد شده که بیانگر اهمیت آن در اندیشه سیاسی شیعه است.
امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) میفرماید:
«هرکس استبداد به رأی کند، هلاک و نابود میگردد و هرکس مشاوره نماید،در عقلهای مردم شریک شده است».3
و نیز فرمودند:
«رأی افراد تکرو ارزشی ندارد». 4
و از پیامبر گرامی اسلام درباره «حزم» سؤال شد، ایشان پاسخ دادند:
«حزم عبارت است از: مشورت صاحب نظران و پیروی از نظراتشان». 5
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که فرمودند:
«کسی که بر اساس مشاوره و شورا عمل کند، هرگز به هلاکت نمیرسد». 6
و امام علی (علیهالسلام) در این باره فرمودند:
«هیچ پشتوانهای مانند مشورت نیست». 7
از مجموع این آیات و روایات نتیجه میگیریم که نظام شورایی در اسلام اصالت دارد و کارها باید بر اساس مشاوره انجام گیرد.
----------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
1. شوری، 38.
2. آل عمران، 159.
3. الحیات، ج1، ص163.
4. همان.
5. همان، ص165.
6. همان، ص166.
7. همان، ص165./ نهج البلاغه، حکمت 54.
ادامه دارد
اصول سیاست داخلی در اسلام 6
5. نظم و امنیت
ضرورت برقراری نظم در جامعه اسلامی بر اساس عقل و نص شرعی، مسلّم و ضروری است و مورد اتفاق فقهای اسلام است. در اندیشه سیاسی اسلام نیز اختلال نظام، یکی از ادله حاکم بر سایر احکام به شمار می رود و هر گاه حکمی از احکام اسلام به اختلال نظام بیانجامد، منتفی و به عنوان حکمی ثانوی، بیاثر تلقی می شود.
امیرمؤمنان علی(علیهالسلام) در این باره میفرماید:
«قرآن، ساماندهنده امور فردی و اجتماعی شما است». 1
و در جای دیگر میفرمایند:
«شما را (امام حسن و امام حسین) و تمام فرزندان و خاندانم را و کسانی را که این وصیت به آنها میرسد، به ترس از خدا و نظم در امور زندگی وصیت میکنم».2
در زندگی اجتماعی، منافع و مصالح افراد با یکدیگر تضاد پیدا میکند و این تضاد به هرج و مرج اجتماعی می انجامد و تنها عاملی که میتواند این هرج و مرج را به نظم و امنیت تبدیل کند، قانون نظاممند مبتنی بر فطرت انسانی است. هر جامعهای برای بقا و دوام خود نیاز به نظم و امنیت دارد و این امر تنها با قانون دقیق و مجری مقتدر به دست می آید، زیرا هرگز نظم بدون ناظم به وجود نمیآید، لذا وجود دولتی که بتواند نظم و امنیت را در جامعه حاکم کند، ضروری است.
مفهوم امنیت، مصونیت از تعرض و تصرف اجباری است. و در مورد افراد به معنی آن است که نسبت به حقوق و آزادیهای مشروع خود بیم و هراسی نداشته باشند و به هیچ وجه حقوق آنها به مخاطره نیفتد و هیچ عاملی حقوق مشروع آنان را تهدید نکند.3
این امر تنها در سایه نظمی پایدار که بتوان با آرامش و اطمینان خاطر به دنبال حقوق حقه خود رفت، به دست می آید.
به عبارت دیگر، لازمه امنیت، نظم است و لازمه نظم، تن دادن به قانون و فرهنگ قانونپذیری است و ایجاد چنین فرهنگی فقط با دولتی مقتدر به وجود میآید. اندیشه سیاسی اسلام، مبتنی بر آموزههای قرآنی است و قرآن، خود از نظم آفرینش و عالم هستی سخن گفته است. نظام هستی و قوانین حاکم بر آن، از ریزترین موجودات تا بزرگترین آنها، از نظمی شگفتانگیز حکایت میکند. با نگاهی دقیق به پدیدههای هستی در مییابیم که دست پرمهر پروردگار چقدر زیبا و منظم هر چیز را در جای خویش نهاده است.4
جهان با همه بزرگیاش، انباشته از نظم و انسجام و ارتباطهای حساب شده است، نظم چنان اهمیتی را دارد که یکی از دلایل وجود خداوند در عالم هستی برهان نظم است، و این نظم شگفتانگیز عالم بدون ناظمی دانا و آگاه، امکانپذیر نیست.
با این مقدمات، به ارزش و اهمیت این اصل بنیادین در نظام اندیشه سیاسی اسلام پی میبریم که جامعه انسانی که مجموعهای از عالم هستی است که اصل وجودش بر نظم استوار است، برای ادامه حیات و بقاء در این عالم نیازمند نظم و امنیت اجتماعی است تا بتواند به حیات جمعی که فطری اوست ادامه دهد.
بنا بر این دولت اسلامی، متولی ایجاد نظم اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است تا انسانها بتوانند در سایه این نظم، با امنیت روحی روانی و آرامش خاطر به زندگی خود ادامه داده و دنیا را وسیله رسیدن به آخرت قرار دهند.
سامان یافتن زندگی اجتماعی، بدون نظم و امنیت غیرممکن است. از اینرو، هیچ ملتی بدون حکومت و تأمین امنیت نمیتواند دوام و قرار یابد، بدیهی است که برای استقرار نظم و امنیت، قانون به تنهایی کارآیی ندارد؛ چرا که همه مردم قوانین را رعایت نکرده و خود را ملزم بدان نمی دانند، و برای تخلف از قوانین انگیزههای مختلفی وجود دارد. از اینرو، برای حاکمیت قانون و عدم تضییع حقوق افراد، به ضمانت اجرایی نیاز است و حکومت، با قدرت و ابزاری که در اختیار دارد، به نظم اجتماعی حاکمیت میبخشد.5
رونوشت:
1. نهج البلاغه، خطبه 158.
2. همان، نامه47.
3. عباسعلی عمید زنجانی، مبانی اندیشه سیاسی اسلام، ص362.
4. بقره، 164؛ ملک، 3 و 4.
5. محمد سروش، دین و دولت در اندیشه اسلامی، ص502.
اصول سیاست داخلی در اسلام 5
4. تقدم مصالح عمومی بر منافع فردی
تردیدی نیست که افعال الهی، هدفمند است و احکام شرعی نیز که از جانب او به بشر رسیده در پی رسیدن به مقاصدی است که با مصالح انسان به عنوان خلیفه خدا سازگار است.
مصلحت:
واژه «مصلحت»- برگرفته از ریشه «صلح»- در برابر «مفسده» به کار میرود. و مفاهیمی چون درستی، سلامت قلبی، تناسب، کارآمدی، سازگاری، سودمندی، ساماندهی، سامان یافتن، نکوشدن، آشتی کردن و معانی دیگری از این دست در بر دارنده آن است. 1
مصلحت در اصطلاح، هر منفعتی است که داخل در مقاصد شرع باشد و به عبارت دیگر مصالح، پاسداشت مقصود شارع است. رویکرد دینی مصالح، به مصلحتهای عمومی است. یعنی در تضاد یا تزاحم منافع و مصلحتهای عمومی و فردی، مصالح عمومی مورد قبول قرار میگیرد.
مصلحت و مقاصد شرع در سه حوزه جای می گیرد:
1. ضروریات: چیزهایی که در برپایی مصالح دنیا و آخرت، گریزی از آنها نیست. به گونهای که اگر نباشد مصالح و منافع دنیوی سامانی ندارد. این ضرورتها عبارتند از: حفظ دین، جان، نسل، مال و عقل.
2. حاجات (نیازهای عمومی): آنچه در توسعه زندگی، و از میان بردن تنگناهای آن بدان نیاز است، هر چند این نیاز به حد ضرورت نمیرسد.
3. تحسینات (نیازهای ثانوی): عمل به استناد عادات پسندیده و دوری از ناپسندیها که عقل آنها را روا نمیداند، که گاه آن را مکارم اخلاق گویند. مقصود از این دست مصالح، چیزهایی است که نه به ضرورت باز میگردد و نه به حاجت، بلکه نقش آنها بهسازی و آراستهسازی و رعایت پسندیدهترین شیوه در عبادات و عادات است.2
به نظر میرسد که شرع به منافع عمومی بیش از منفعت شخصی و فردی اهمیت داده است و این در سراسر فقه و نظریات علما و دانشمندان روشن اندیش، همچون امام خمینی به وضوح دیده میشود، بویژه زمانی که دین بخواهد بر مسند حکومت بر مردم بنشیند و آنها را به سوی دنیا و آخرت هدایت کند. زیرا هدایت مردم بدون وجود حکومتی صالح و مبتنی بر شرع انور امکانپذیر نیست وجود حکومت در اسلام و ضرورت آن نیز به خاطر توجه شرع به مصالح و مقاصد عمومی است.
به عنوان نمونه، اگر گشودن خیابان یا جادهای که منافع آن به عموم افراد جامعه میرسد، بسته به تخریب تعدادی خانه باشد، فقهای نواندیش و صاحب نظریه حکومت اسلامی، گشودن خیابان را ترجیح میدهند.
پینوشت:
1. ابوالفضل شکوری، فقه سیاسی اسلام، ص17و 18.
2. همان، ص26 تا 29.
----------------------------------------------------------
اصول سیاست داخلی در اسلام 4
3. تأمین منافع ملی (مصالح عمومی جامعه)
یکی از وظایف هر حکومتی نسبت به مردم تحت حاکمیت آن، تأمین مصالح و منافع مادی و عمومی جامعه است که این وظیفه مهم و اساسی در قلمرو سیاست اسلامی یک اصل است، البته در تمام حکومتهای دیگر این یک اصل تخلف ناپذیر است اما در اندیشه سیاسی اسلام چون خدمت به مردم تکلیف شرعی است، توجه و رسیدگی به نیازهای مادی و معنوی جامعه یک اصل اساسی در سیاست اسلامی به شمار آمده، تا حاکمان را به تأمین این نیازها وادار کند. مصالح عمومی جامعه یا منافع ملی، از واژههایی است که مصداقهای آن بخش زیادی از نیاز جامعه را در بر میگیرد ، شناخت و اولویتسنجی آنها از وظایف شرعی حاکمان است و تأمین آنها مسئولیت مدیران سیاسی را افزون میکند.
چرا که در مکتب اسلام، فلسفه وجودی حاکمان در رأس هرم کشور، خدمت به مردم و مدیریت تأمین مصالح افراد جامعه است.
تلاش برای تأمین مسکن، شغل، جامعهای سالم و به دور از فساد، علم و دانش، ورزش و بهداشت و آبادانی شهرها و ....، که همه از عوامل اصلاح مادی زندگی انسان است و تأمین آن موجب صلاح انسان است، از اصول مهم سیاست به شمار میآید، که در اندیشه سیاسی اسلام ، وظیفه دولت اسلامی دانسته شده، و از اساسیترین برنامهریزیهای دولت اسلامی است.
توجه اسلام به بـُعد معنوی انسان، به معنی عدم توجه به بـُعد مادی نیست، لذا در اندیشههای بنیادین سیاست اسلامی، هر دو در کنار هم دارای اهمیت است.
از دیدگاه شیعه، توجه افراطی به معنویات، بدون در نظر گرفتن مادیات، انسان را به رُهبانیت میکشاند حال آنکه در اسلام رُهبانیت پذیرفته نیست. از سوی دیگر، رویکرد صِرف به مادیات، انسان را به جایگاه حیوانی که جز خوردن و خوابیدن و شهوت کاری ندارد، تنزل میدهد و به خاموشی نور معنویت در وجود او میانجامد. زیرا در تفکر اسلامی، دنیا مزرعه آخرت است و به تعبیر دیگر، فقط معبر، خوبی است.
از اینرو توجه به نیازها و مصالح عمومی افراد جامعه و تأمین آنها از اصول اساسی اسلام بوده، و دولت اسلامی موظف است همه زمینههای رشد و کمال معنوی و مادی انسانها را فراهم کند و آنها را در رسیدن به این رشد و کمال یاری رساند.
در جامعه اسلامی، باید افرادی حاکم باشند که تأمین منافع ملی (منافع عمومی جامعه) را در رأس برنامهریزی و طرحهای خود قرار دهند و منافع و مصالح عمومی را اصل قرار دهند.
اصول سیاسی داخلی اسلام- 3
اصول سیاسی داخلی اسلام- 3
الف) روابط مسلمانان با یکدیگر بر اساس امر به معروف و نهی از منکر:
در اسلام ارزش و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر، فوقالعاده مهم است. حضرت علی(علیهالسلام) در این باره میفرماید:
«تمام اعمال نیک و از جمله جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر چون دمیدنی است به دریای پر موج پهناور».1 و این اصالت و برتری شاید از این جهت باشد که همه اعمال نیک از جمله جهاد مسلحانه ناشی از امر و نهی اسلامی بوده و از آن مایه میگیرند.
آن حضرت در فرازی دیگر میفرماید:
«(ای مسلمانان) امر به معروف و نهی از منکر را ترک و فراموش نکنید که در آن صورت اشرار بر شما مسلط میشوند و برای دفع آنها دعا میکنید اما مستجاب نمیشود».2
خدای سبحان این اصل مهم را از خصوصیات انفکاکناپذیر فرد و جامعه اسلامی دانسته، و میفرماید:
«شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند، (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید».3
و همچنین در آیه دیگری میفرماید:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید، آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به کامل) اجرا مینمایند».4
در این آیات، رواج امر به معروف و نهی از منکر در میان مسلمانان از واجبات زندگی ایشان شمرده می شود.
ب) روابط مردم با دولت بر اساس امر به معروف و نهی از منکر:
در جامعه اسلامی مردم باید به دولت اسلامی بر اساس اصل امر به معروف و نهی از منکر، انتقاد سازنده ارائه کنند. زیرا برای پایداری دولت اسلامی در اصول و مبانی سیاسی اسلام مردم نباید لحظه ای نسبت به برنامه ها و فعالیتهای دولت، بیتفاوت باشند بلکه باید هر گونه انحراف و اشتباه دولت مردان را به آنها یادآوری کنند تا دولت اسلامی در صلاح و سلامتی به فعالیت و خدمت به مردم ادامه دهد.
پیامبر گرامی اسلام در این باره میفرماید:
«هرکس روز و شب خود را با بیتفاوتی نسبت به امور و سرنوشت مسلمانان به سر ببرد او مسلمان نیست»5
بر اساس همین روایت است که مردم در جامعه اسلامی وظیفه و تکلیف شرعی خود میدانند که حاکمان و دولت را در خطاها و انحرافات ارشاد کنند. زیرا همانطور که دولت اسلامی موظف به ترغیب مردم به مصالح و دین است، مردم نیز موظف به کنترل و نظارت همگانی نسبت به اعمال دولت هستند.
ج) روابط دولت اسلامی با مردم بر اساس امر به معروف و نهی از منکر:
روابط دولت اسلامی با ملت و عامه مردم نیز باید بر امر به معروف و نهی از منکر استوار باشد، یعنی دولت به عنوان یک تشکیلات قانونی متعلق به جامعه اسلامی، افراد منحرف را ارشاد و امر و نهی کند، و از رواج منکرات جلوگیری کند، از اجحاف و تعدی جلوگیری نماید و در سطح کلی نیز با طرح و برنامهریزیهای منظم، زمینه رشد معروف را مساعد ساخته و ارتکاب منکرات را از بین ببرد و نیز در محاکم و دادگاههای صالحه حدود الهی را اجرا نماید.
دولت اسلامی موظف است به منظور برقرار ساختن رابطه منطقی متکی بر این اصل با مردم، مؤسسات و نهادهای تبلیغی، ارشادی و حتی اجرایی ویژهای بنیان گذارد. زیرا یکی از مهمترین اهداف تشکیل دولت در جامعه اسلامی، عملی ساختن امر به معروف و نهی از منکر است.
خدای سبحان در این باره میفرماید:
«باید از میان شما (مسلمانان) گروهی [مردم را] به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتی باز دارند».6
رونوشت:
1. نهج البلاغه، حکمت 374.
2. همان، نامه 47.
3. آل عمران، 110.
4. تحریم، 6.
5. اصول کافی، ج2، ص164، ح5.
6. آل عمران، 104.
الف : اصول سیاست داخلی در اسلام (2)
الف : اصول سیاست داخلی در اسلام (2)
2. امر به معروف و نهی از منکر
یکی از اصول سیاست داخلی اسلام، اصل امر به معروف و نهی از منکر است. بر اساس این اصل، دولت اسلامی موظف است که مردم را به مصالح و دینداری رهنمون شود و از هرگونه انحراف اجتماعی که باعث ایجاد فساد در جامعه شود، جلوگیری کند. امر به معروف و نهی از منکر در اسلام ارزش والایی دارد و از اموری است که صحت و سلامت جامعه به آن بستگی دارد و تمام روابط و مسائل اجتماعی و سیاسی درون امت اسلامی بر اساس آن حلّ و فصل میشود.
در اندیشه سیاسی اسلام روابط بین مردم و دولت بر این اصل استوار است.
شکل تشریع امر به معروف و نهی از منکر در قرآن تدریجی بوده و این بیانگر اهمیت آن است. زیرا مسأله پراهمیت و پذیرش آن برای مردم سنگین است و لذا خداوند آن را گام به گام اعلام داشته و جدایی آن از سیاست اسلامی و مدنیت و اجتماع غیرممکن است.
اسلام بر اساس تکلیف اجتماعی و سیاسی امر به معروف و نهی از منکر، همه مسلمانان را ناظر بر اعمال هم قرار داده است. این نظارت عمومی و همگانی، بدون در نظر گرفتن پُست و مقام و موقعیت اجتماعی افراد است. وجود چنین اصلی در فرهنگ سیاسی اسلام، تأثیر فوقالعادهای در بافت سیاسی جامعه اسلامی دارد. با اجرای این اصل توسط همه افراد جامعه عناصر فاسد و مفسد از محیط جامعه دفع میشوند تا زمینه رشد عناصر سالم فراهم آید.
بنابراین، روابط سیاسی اجتماعی در درون امت اسلامی بر اساس امر به معروف و نهی از منکر تنظیم شده و در برگیرنده سه موضوع است:
الف) روابط مسلمانان با یکدیگر
ب) روابط مردم با رؤسا و دولت
ج) روابط دولت اسلامی با مردم
آقا رجب به ملکوتیان پیوست
شهادت هنر مزدان خداست
فقط می توانم بگویم اینگونه شهادت سردار محمدزاده در مقابل رشادت ها و شهامت های او نا چیز بود.
آقا رجب! آقا رجب!... به دوستان و یاران پیوستی و ما رو در این دنیای مملو از تزویر تنها گذاشتی. یادته با هم عهدی داشتیم؟ قرارمان این نبود که تنهایی بروی. نه؟؟؟؟
نخلستانهای اروندکنار و فاو و شلمچه و خرمشهر و جنگلهای ارتفاعات ایلام و مهران و کله قندی همه و همه شاهد راز و نیازها و گریه های شبانه او بوده اند او در شجاعت هم کم نظیر بود در تمامی عملیاتها سعی میکرد خط شکن باشد و خود نیز پیشاپیش نیروهایش حرکت میکرد حتی در کربلای 4 که به بسیاری از بسیجیانش به دیدار معشوق شتافتند و ایشان هم جراحت های متعدد برداشت و نیمی از پایش را در کنارنهر خین جاگذاشت او از همان موقع دلگیر بود و خود را بازمانده از شهدا میدانست او بود که میگفت : " برادران عزیز اگر 4 لیتر خونمان را در راه خدا اهدا نکنیم یعنی ماموریت مان را کامل انجام نداده ایم ..."
الف : اصول سیاست داخلی در اسلام (1)
الف : اصول سیاست داخلی در اسلام (1)
1. حفاظت از شریعت و دین (احیای شعائر اسلامی) 2
ب) اذان
از دیگر شعایر اسلامی اذان یعنی اعلان بسیج همگانی مسلمانان در شب و روز و فراخواندن انسانها به عبادت و بندگی در مقابل خدای متعال است. لذا اذان را باید از منارهها سر دهند، و با فریاد اذان و اعلام توحید، حیات اسلام را اعلام کنند. و حکومت اسلامی موظف است که اذان را از رسانههای گروهی (رادیو و تلویزیون) پخش کند تا مردم به عبادت و پرستش خدای سبحان فرا خوانده شوند و بر اثر فعالیت و کار از این اصل مهم خلقت غافل نشوند.
خدای سبحان در این مورد میفرماید:
«هر گاه اذان سر میدهید کفار (از بغض خود) آن را تمسخر میکنند (و شما نباید به آن اهمیت دهید)».1
از آنجا که کفار به تأثیر اذان در پویایی و فعال شدن جامعه اسلامی و بیداری انسان و دوری از او پی برده اند لذا خشمگین میشوند.
پ) نمازها
نماز پرستش خالصانه خدای یکتاست. اهمیت نماز از شعایر دیگر بیشتر است. نماز پیوند روح با ذات حق است که در دو قسم نمازهای واجب و مستحبی اقامه میشود.
ترویج نماز، به ویژه نماز جماعت، از وظایف فقهای اسلام و حکومت اسلامی است. و باید از هر گونه اعمالی که باعث فراموشی آن در جامعه می شود، جلوگیری کنند. و تلاش خود را در برگزاری هر چه بهتر نمازهای یومیه، جمعه، عیدین، آیات و میت به کار گیرند.
ت) حجّ
خداوند در قرآن در مواردی به صراحت مراسم حج را از شعایر اسلامی دانسته است. حجّ، هجرت به مرکز، مبدأ و اجتماع، از سکون به حرکت و از پستی به بلندای هستی و اوج گیری انسان از خاک به افلاک است.
از سیاست های داخلی دولت اسلامی است که با طرح ریزی برنامههای مناسب، مردم را با احکام و مناسک حجّ آشنا سازد.
ث) قبله
یکی دیگر از شعایر اسلامی «قبله» است. قبله شناسی اهمیت بسیار دارد و شناخت آن واجب است زیرا تمام نمازها و ذبح حیوانات باید در جهت قبله باشد. و نیز به هنگام جان دادن فرد محتضر را باید رو به قبله خواباند و او را رو به قبله دفن نمود.
تمام نمازهای واجب و مستحب در صورت امکان و عدم داشتن عذر واجب است رو به قبله اقامه شود. قبله مایه وحدت نژادها است. و وظیفه دولت اسلامی است که در ساختن مساجد و قبور و سرویسهای بهداشتی عمومی دقت لازم را بنماید.
ج) اماکن مقدس (زیارتگاه ها)
یکی دیگر از شعایر اسلامی وجود اماکن مقدس است که در طول تاریخ اسلام نقش سیاسی فوق العادهای در سرنوشت مسلمانان داشته و دارند. این مکانها محل آمال مؤمنان و ستم دیدگان و الهام بخش نهضت ضد سلطه و استبداد و زور و استعمار بودهاند. ستمگران از آنها وحشت داشته و همیشه در صدد تخریب و نابودی این اماکن برآمدهاند.
مهمترین زیارتگاه مسلمانان، کعبه خانه خداست. و پس از آن مشهد حضرت رسول و امامان معصوم و دیگر اولیای خدا دارای اهمیت است. و همچنین امام زادههایی که در گوشه و کنار مدفونند، و برای هر یک زیارتنامه و اعمال مستحبی خاصی از جانب ائمه اطهار اعلام شده است.
دولت اسلامی باید برنامه ریزی، سیاستگزاری و حفظ این اماکن و حفظ ارزش و گسترش آن را وظیفه خود دانسته و این امر خطیر را به انجام برساند. اینچنین است که انتخاب متولی برای این اماکن از وظایف حاکم دینی است.
خ) روزه ماه رمضان
روزه واجب ماه مبارک رمضان از دیگر شعایر اسلامی است که جایگاه بسیار مهمی در اعتقادات مردم دارد. مسلمانان در این ماه به عنوان مهمان خدا، از خوردن غذا و روابط جنسی در طول روز، خودداری میکنند. جامعه اسلامی در این ماه سرشار از معنویت است. دولت اسلامی باید جامعه را عاری از تظاهر به روزهخواری نموده و زمینههای این عمل معنوی مهم را در جامعه فراهم نماید.
روزه از مهمترین زمینه ها وشیوههای خودسازی است که خداوند در قرآن آن را عامل مهمی درحصول تقوا میداند.2
د) نشر و گسترش علوم
یکی از شعایر اسلامی، حمایت از علم و مراکز علمی است. در این میان علم فقه (حقوق اسلامی) و علوم مفید در زندگی بشر مانند: ریاضیات، طب و مقدمات و علوم ابزاری، جایگاه ویژهای دارند.
اسلام از بدو ظهور خود مبنای توسعه و گسترش را جهلزدایی و ایمان همراه با آگاهی و شناخت دانسته است، لذا در تفکر سیاسی اسلام، علم و کسب آن از فرایض و اعمال واجب شمرده شده است آنجا که پیامبر گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:
«طلب علم، فریضه و واجب دینی هر مسلمانی است.»3
دولت اسلامی باید نشر علوم و حمایت از آن را سرلوحه سیاست داخلی خود قرار دهد، به خصوص توسعه علوم مفید در اجتماع، مانند: اصول اعتقادات، علم فقه، پزشکی، ریاضیات و علوم مرتبط به صنایع، زراعت و فلاحت، و شایسته است برنامه عملی مناسبی در جهت حمایت از این شعار اسلامی داشته باشد و از مراکز علمی و پژوهشی، پشتیبانی کند. زیرا حفاظت از مراکز علمی و پژوهشی، حفاظت از شریعت و دین محسوب میشود.
-----------------------------------------------------------
رونوشت:
1. مائده/58
2. بقره/183.
3. منیة المرید ص176.الف : اصول سیاست داخلی در اسلام (1)
الف : اصول سیاست داخلی در اسلام (1)
1. حفاظت از شریعت و دین (احیای شعائر اسلامی)
اصل اول از اصول سیاست داخلی اسلام، احیای شعائر مکتبی است. به عبارت دیگر اصل اولیه سیاست اسلامی، سیاست و حفاظت از احکام، آموزهها، ارزشها و فرامین شریعت است تا دچار تغییر نشوند. وظیفه حکومت اسلامی است که در داخل و خارج از کشور به تبلیغ تعالیم دین اسلام همت داشته و آن را به گوش تمام انسانهای آزاده جهان برساند، آنها را به اسلام دعوت نموده و آموزههای دینی را به آنها بشناساند. باید سیاستهای دولت و حکومت اسلامی در محدوده جغرافیایی ممالک اسلامی باید بر احیای شعایر اسلام و اجرای آن و حفاظت از شریعت در جامعه استوار باشد. این اولین و اساسیترین اصل در سیاست داخلی اسلام است.
اسلام با شعایر زنده است؛ لذا این شعایر باید حفظ شده و در زندگی روزمرهی مسلمین تجلی یابد. شعایر الهی پیش از هر منبع دیگری در قرآن مطرح شده است. خداوند به مسلمانان فرمان داده که شعایر الهی را بزرگ شمرده و گرامی دارند.
خداوند متعال، تکریم شعایر را از تقوای قلبی مؤمنان دانسته و در آیاتی به پیامبر و مردم امر میکند که مراسم حج را به جا آورند. 1 این نشان دهند? جایگاه و ارزش شعایر اسلامی است که دولت اسلامی موظف به اعمال و احیای آن است. بنابراین تمام برنامه ریزان دولت اسلامی باید طرحهای خود را بر مبنای حفظ شریعت و گسترش آن استوار کنند.
در اینجا به برخی از شعایر اسلام که قوام و استمرار شریعت در جامعه وابسته به آنها است، اشاره میکنیم:
الف) مساجد
مسجد، خانه خدا و از مراکز باشکوه اسلامی است، لذا احیای مسجد و ساختن آن از شعایر اسلامی است. در قرآن آیات متعددی در مورد آداب، ساختن و تعمیر آن آمده است.
خدای سبحان در این باره میفرماید: «مساجد از آن خداست پس در آنجا فقط به نیایش خدا بپردازید و نه غیر او». 2
با تأمل در این آیات و آیههایی از این دست، در مییابیم که مسجد از مهمترین مراکز نشر است. لذا سیاستهای حکومت اسلامی و ملت مسلمان باید بر تقویت مساجد و رونق بخشیدن به آن استوار باشد و حفاظت و مرمت از این شعار اسلامی به منزله حفاظت از شریعت و دین محسوب میشود.
رونوشت:
1. حج/25 تا 36.
2. جن/18؛ بقره/114.
اصول سیاسی اسلام
اصول سیاسی اسلام
مقدمه:
با بررسی و مطالعه علوم مختلف میتوان به اصولی از هر علم پی برد که شاکله و ساختار آن علم بر آن استوار شده است و علم سیاست نیز از این قاعده مستثنی نیست، سیاست بر اصولی پایه ریزی شده است که شاکله اصلی آن را تشکیل میدهد که دانشمندان علم سیاست بر اساس بینش و ایدئولوژیهای که بر آن باور دارند اصول علم سیاست را مطرح کردهاند.
اسلام به عنوان آخرین مکتب الهی است که برای هدایت و راهنمای بشر در دنیای مادی آمده است تا او را از این مسیر پر راز و رمز به سوی نور هدایت کند. اسلامی که از بدو تولد برای انجام دستورات الهی دولت اسلامی را پایه ریزی کرد، چنین دولت و حکومتی قطعاً دارای اصول اساسی در اداره و مدیریت جامعه به سوی اهداف عالیه تعیین شده، بوده است. و بر اساس همان اصول سیاستهای اسلامی شکل گرفته است.
دین اسلام در طول حیات سیاسی خود، فراز و نشیبهای زیادی داشته است. و اصول خود را در مدیریت جامعه اسلامی از تعالیم آسمانی قرآن گرفته، و دولت و ملت را بر اساس همان اصول هدایت و اداره کرده است. لذا ما در این جا با توجه به تاریخ سیاسی اسلام به اصول آن میپردازیم؛ از آنجا که حوزه سیاست، جغرافیای وسیعی را در بر میگیرد، برخی اصول سیاسی اسلام را در دو بخش؛ (اصول سیاست داخلی و اصول سیاست خارجی)، بررسی میکنیم.