کرونا و جنگ بیولوژیک
توضیح قطره ای:
اگر کرونا را در قالب جنگ بیولوژیک ببینیم و بگوییم اشرار عالم و در راس آنها رژیم صهیونیستی و آمریکا دست اندر کار تولید آن بودند، یک سوال پیش میآید پس چرا آنها هم مقهور این تولید شر هستند؟ پاسخ روشن است القاعده را آنها بوجود آوردند در یازده سپتامبر گرفتار آن شدند. صدام را آنها تجهیز کردند و چون گرگی به جان ملت ایران انداختند سرانجام همین گرگ به جان آنها افتاد.
و بالاخره آنها داعش را پدید آوردند اما سرانجام مجبور شدند به ظاهر هم شده خود را در صف مقابله با آنها نشان دهند. کرونا از این قاعده مستثنی نیست.
«اسْتِکْبَارًا فِی الْأَرْضِ وَمَکْرَ السَّیِّئِ وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ» (سوره فاطر- آیه 43)
«اینها همه بخاطر استکبار در زمین و نیرنگهاى بدشان بود؛ امّا این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را مىگیرد».
«وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ» (سوره بقره- آیه 9)
«در حالى که جز خودشان را فریب نمى دهند؛ (اما) نمى فهمند!»
آثار نیرنگ به صاحب نیرنگ بر میگردد.
اگر کرونا را هم خارج از قاب جنگ بیو لوژیک ببینیم، به عنوان یک ویروس نوپدید تا حالا کاری کرده است که دستور کار روزانه دولتها و ملتها را تغییر داده و در صدر اخبار جهان نشسته است.
کرونا یک پدیده جالب و بینظیر و در عین حال شگفتانگیز در زندگی بشر است. در زمان کوتاه پدیداری خود فرصتها و تهدیدهایی پدید آورده است. باید به استقبال فرصتهای آن رفت و تهدیدها را هر چه زودتر دفع کرد.
کرونا و فرجام آن
کرونا و فرجام آن
توضیح قطره ای:
کسی نمیداند «ته» ماجرای کرونا چیست. همین قدر عقول بشر به این سمت هدایت شده که این پدیده نوعی قدرتنمایی خداوند است. به همین دلیل همه نگاهها به آسمان است. دستهای بسیاری به دعا بلند شده، دستهای کسانی که حتی یک لحظه هم در عمرشان به آسمان بلند نشده است.
کرونا را چه در قاب یک جنگ تمام عیار بیولوژیک ببینیم و چه خارج از آن، فعلا در سه چهارم کشورهای جهان حکومت نظامی اعلام کرده است. مردم را در خانهها حبس کرده و اجتماع بیش از چهار نفر را ممنوع و حکومتها را محکوم این حکم دانسته است.
فعلا قدرت کرونا که به چشم غیر مسلح دیده نمیشود، اما غلبه دارد به قدرت صاحبان بزرگترین زرادخانههای هستهای جهان.
کرونا، فرصت بیداری از غفلت
کرونا، فرصت بیداری از غفلت
توضیح قطره ای:
کرونا فرصتی است که میتوان اندکی به باطن دنیا و ناپایداری آن فکر کرد.
کرونا با شیوع و گسترش خود بسیاری از مفاهیم را در ذهن ما در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ و حتی حقوق و آداب زندگی دستکاری کرده است. پدیدهای که زیرمیکروسکوپ آزمایشگاهها اینقدر ریز دیده میشود کارهای درشتی را در سطح جامعه بینالملل سر و سامان داده و با فریاد بلند میگوید:
«بشر، تو را ریز تر از ریز میبینم!»
کرونا یک فرصت برای فکر کردن به همگرایی و هم زیستی به یک درد مشترک است. در این همزیستی و همگرایی ممکن است خیلی از خصومتها کمرنگ یا بیرنگ شود.
کرونا یک فرصت است که بشر فعلا به سلامت خود فکر کند و خود را از این مهلکه نجات دهد اگر زنده ماند به امنیت خود هم فکر کند.
کرونا یک فرصت است با همه زشتی و هراسی که ایجاد کرده بسیاری از افراد بشر را به خدا نزدیک کرده و آنها را وادار نموده به قبر و قیامت، بهشت و جهنم فکر کنند و احتمال بدهند جهانی دیگر در انتظار آنهاست.
فعلا کرونا امروز دستور کار قدرتمندان جهان و نیز دولتها و ملتها را تغییر داده است و آنها را وادار کرده است که هر روز صبح از خواب بیدار میشوند به او فکر کنند که:
«کلاه خود را بچسبند غلبه بر یکدیگر پیشکش».
کرونا، امپراطوری جهانی
کرونا، امپراطوری جهانی
توضیح قطره ای:
این روزها سخن از یک ویروس نوپدید است که توانسته در پنج قاره جهان حکومت نظامی ایجاد کند. به برخی شهرهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی و آفریقایی نگاه کنید ریخت یک حکومت نظامی را واتاب میدهد. موضوع قدرت در ذهن علمای علم سیاست همواره یک مقوله و مفهوم جدی است. اما هیچکدام فکر نمیکردند روزی قدرتی پدید آید که با چشم غیرمسلح نمیشود دید و اندازه آن را فقط در زیر میکروسکوپ آزمایشگاهها میتوان مشاهده کرد اما در جهان اعمال قدرت کند.
این قدرت مرز نمیشناسد علیرغم مقاومت دولتها و ملتها امپراطوری خود را بر پهنه گیتی هر روز وسیعتر از روز قبل تثبیت میکند. نام این امپراطور کروناست. شش ماه پیش هیچکس آدرسی از او نداشت اما امروز در پنج قاره جهان از تاج و تخت و میزان نفوذ و سیطره حکومت او سخن میگویند. هر چند اطباء از او به عنوان یک ویروس نوپدید یاد میکنند اما علمای علم سیاست میتوانند او را به عنوان یک «قدرت نوپدید» بنامند که سایه او بر اقتصاد، سیاست، فرهنگ و آداب زندگی میتوان حس کرد. از آغاز پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ قدرتی پیدا نشده بود که انسانها را زیر سقف خانههای خود محبوس کند. کرونا رکورددار این پدیده است. این حبس باعث شده که در ارتباطات میان فردی و حتی ارتباط انسان با خود و انسان با خدا و نیز وسایل ارتباط جمعی اتفاقات مهمی بیفتد.
بعثت، فصل بهار و رویش
بعثت، فصل بهار و رویش
امیرالمؤمنین على علیهالسلام:
« جَعَلَهُ اللّهُ بَلاَغاً لِرِسَالَتِهِ، وَ کَرَامَةً لاُِمَّتِهِ، وَ رَبِیعاً لاَِهْلِ زَمَانِهِ،وَ رِفْعَةً لاَِعْوَانِهِ، وَ شَرَفاً لاَِنْصَارِهِ » (نهجالبلاغه خطبه 198)
« خداوند پیامبر را ابلاغ کننده رسالتش قرار داد و سبب؛ کرامت و افتخار امّتش؛ همچون فصل بهار براى اهل زمانش بود و مایه سربلندى یاران و اسباب شرف انصارش ».
توضیح قطرهای:
امام علی علیهالسلام در این فراز از خطبه، به افتخار آفرینى پیامبر اکرم صلىالله علیه وآله دربارة پیروانش اشاره کرده، و او را به منزله فصل بهار براى اهل زمانش و مایه شرف و رفعت اعوان و انصارش دانسته است.
آرى! پیامبر با بعثت خود، بهار خرّم و سرسبز آفرید و پیروان خود را به اوج افتخار و قلّه پیروزى رساند و همه را از برکات وجود خود برخوردار کرد و در آن عصر جاهلیت، خورشید درخشانى طالع ساخت.
جهان در سایه بعثت پیامبر اکرم صلىالله علیه وآله بهار رویش حیات طیبهای برای انسانها بود و چنان عظمتى پیدا کرد که در تاریخ عالم بى سابقه یا کم سابقه بود.
پیروان پیغمبر اسلام اعم از عرب و عجم نه تنها حکومت گستردهاى بر بخش عمده جهان آن روز تشکیل دادند، بلکه قلّههاى علم و دانش را نیز فتح نمودند؛ آنچنان که علوم اسلامى سرانجام سرچشمه انقلاب علمى اروپا و به اصطلاح «رنسانس» شد و هم اکنون نیز اگر مسلمانان به گذشته خود بازگردند و ارزشهاى اسلامى را زنده کنند، باز از پیشروان و پیشتازان صحنههاى علمى، فرهنگی، سیاسى و اقتصادى خواهند بود.
انقلاب اسلامی را میتوان بعثت و رویش دیگر و یا ادامه بعثت پیامبر گرامی اسلام دانست که با تأسی از بعثت پیامبر توانست همه ایدئولوژهای جاهلیت مدرن حاکم بر جهان را به چالش بکشد و جای خود را در افکار و اندیشههای جامعه بشری باز کند.
آرى او بهار بود!
آری! انقلاب، بهار نوین بعثت است...
تصویری از قیامت
«تصویری از قیامت»
ویروس کرونا، یک پدیدهای است؛ تا خداوند قیامت را، که مردم فراموشش کردند، یادآوری کند، عاقبت ما را در قیامت به تصویر کشیده است.
خداوند سبحان میفرماید:
«یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ» (عبس/34)
«روزی که آدمى فرار مىکند ، از برادرش... »
«وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ» (عبس/35)
«و از مادر و پدرش... »
«وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ» (عبس/36)
«و از همسر و فرزندانش»
الآن رفتار مردم شبیه روز قیامت است، یعنی آینده که در انتظار آنهاست، این روزها مردم از ترس جان خود، از هم فرار میکنند، بهترین دوستان به یکدیگر دست نمیدهند، مادر فرزندش را بغل نمیکند، پدر دست فرزند را نمیگیرد، کسی به دیدن یکدیگر نمیرود، حتی عزیزترین کس ما از دنیا برود جنازهاش را به ما نمیدهند و غریبانه دفنش میکنند، مجالس ممنوع، اعمال عبادی تعطیل، نماز جمعه تعطیل، دعای کمیل، زیارت عاشورا و دیگر برنامههای دینی دست جمعی ممنوع، نماز جماعت که این همه برایش ثواب گفتهاند همینطور، رفتارهای اجتماعی، صله رحم، دید و باز دید تعطیل، ارزانترین لوازم نجات، به بالاترین قیمت به فروش میرسد.
خلاصه هرکس تنها به فکر خودشه، پس بیایم پیش از آنکه با خدا و دیگران تسویه حساب کنیم، با خود تسویه کنیم.
خداوند سبحان میفرماید:
«یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ» (قارعة/4)
«روزی که مردم [در سراسیمگی] چون پروانههای پراکندهاند».
امروز نشانهای از روز قیامت است،
خدایا، همه انسانها را در هر کیش و آیین هستند، بیماریهایشان را شفا، و از خزائن رحمت بیکران سایهی لطف و محبتت را بر سر همه بگستران، و همه را به راه راست هدایت فرما، و عاقبت همه را ختم بخیر کن.
آمین یارب العالمین
الگوی کامل انسانیت 2 ( شکم و شهوت)
الگوى کامل انسانیّت 2
(شکم و شهوت)
امیرالمؤمنین على علیهالسلام:
« َانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّهِ- :
وَکَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلا یَشْتَهِی مَا لا یَجِدُ وَلا یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ » (نهجالبلاغه ح289)
«... او از تحت حکومت شکم خارج بود ازاینرو آنچه نمى یافت اشتهایش را نداشت و آنچه را مى یافت زیاد مصرف نمى کرد »
توضیح قطرهای:
امام علیهالسلام در این سخن حکیمانه، براى اینکه الگو و اسوهاى جهت شناخت انسانهاى با فضیلت و والا مقام ارائه دهد، شخصى را فرض کرده که واجد این صفات عالى است.
خطرناکترین زمینههای انحراف انسان مربوط به درون انسان است، شکم و شهوت دو مسالهای هستند که اگر مدیریت نشوند بزرگترین و خطرناکترین آسیب را برای هر انسانی دارد، لذا در تفکر اسلامی برنامه استفاده معقول از آن دو را بیان کرده است.
از رسول خدا صلیالله علیه وآله نقل شده مىخوانیم:
«أَکْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِی النَّارَ الاَْجْوَفَانِ الْبَطْنُ وَالْفَرْجُ» (کافی ج2 ص79 ح5)
«بیشترین چیزى که امت من به وسیله آن وارد آتش دوزخ مىشوند دو چیز میان تهى است: شکم و فرج».
حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است:
«ثَلاثٌ أَخَافُهُنَّ عَلَى أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی الضَّلالَةُ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَمَضَلاَّتُ الْفِتَنِ وَشَهْوَةُ الْبَطْنِ وَالْفَرْجِ» (کافی ج2 ص79 ح6)
«سه چیز است که بعد از خودم بر امتم از آن بیمناکم: گمراهى بعد از معرفت و آزمایشهاى گمراه کننده و شهوت شکم و شهوت جنسى».
امام باقر علیهالسلام فرمود:
«مَا مِنْ عِبَادَةٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَفَرْجٍ» (کافی ج2 ص80 ح7)
«هیچ عبادتى برتر از خویشتندارى در مورد شکم و شهوت جنسى نیست».
الگوى کامل انسانیّت 1 (دنیای بی ارزش)
الگوى کامل انسانیّت 1 (دنیای بی ارزش)
امیرالمؤمنین على علیهالسلام:
« َانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّهِ- :
وَ کَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ» (نهجالبلاغه ح289)
« در گذشته برادرى دینى داشتم؛ که در چشم من بزرگ مقدار بود؛ چون: دنیاى حرام در چشم او بى ارزش مى نمود».
توضیح قطرهای:
امام علیهالسلام در این سخن حکیمانه، براى اینکه الگو و اسوهاى جهت شناخت انسانهاى با فضیلت و والا مقام ارائه دهد، شخصى را فرض کرده که واجد این صفات عالى است.
این مسئلهاى مهم است که دنیا در نظر انسان کوچک باشد و خداوند، بزرگ. این کوچکى سبب مىشود که براى رسیدن به مال و مقام و ثروت و شهوت به سراغ گناه نرود و براى رسیدن به آن زیاد دست و پا نزند.
حرص و طمع و حسادت و صفاتى از این قبیل را که زاییده حب دنیاست از خود دور سازد.
امام علیهالسلام در خطبه «همام» (متقین) دربارة صفات پرهیزکاران نیز به همین معنا با عبارت زیباى دیگرى اشاره کرده مىفرماید:
«عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ» (خطبه184)
«خداوند، با عظمت در نظر آنها جلوه کرده از این رو ماسِوَى الله در نظر آنها کوچک است».
حضرت با همین معنا به تعبیر دیگرى مىفرماید:
«عِظَمُ الْخَالِقِ عِنْدَکَ یُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ فِی عَیْنِکَ» (حکمت129)
«بزرگى پروردگار در جانت، پدیده ها را در چشمت کوچک مى نمایاند».
تا انسان به این مقام نرسد پیوسته دین و ایمان او در خطر است.
در تعبیر دیگرى از امام سجاد علیهالسلام مىخوانیم که از آن حضرت پرسیدند:
والامقامترین انسانها کیست؟ «مَنْ أَعْظَمُ النَّاسِ خَطَراً» امام علیهالسلام در پاسخ فرمود:
«مَنْ لَمْ یَرَ لِلدُّنْیَا خَطَراً لِنَفْسِهِ» (بحارالانوار ج75 ص158 ح19)
«کسى که دنیا را براى خود بزرگ نشمرد».
پرهیز از ثروت اندوزى
پرهیز از ثروت اندوزى
امیرالمؤمنین على علیهالسلام:
« یَا ابْنَ آدَمَ مَا کَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِکَ، فَأَنْتَ فِیهِ خَازِنٌ لِغَیْرِکَ » (نهجالبلاغه ح192)
« اى فرزند آدم هر چه بیش از مقدار خوراک خود به دست آورى (و آن را ذخیره کنى) خزانه دار دیگران در آن خواهى بود »
توضیح قطرهای:
امام علیهالسلام در این کلام کوتاه و بسیار پرمعنا اشاره مىکند به مذمت ثروتاندوزی، به نوعی که انسان به خزانهداری برای دیگران تبدیل میشود.
غالب مردم حد و اندازهاى براى به دست آوردن مال و ثروت قائل نیستند و معتقدند هر چه بیشتر بهتر؛ اما هنگامى که دقت بیشتری مىکنیم مىبینیم بهره ما از اموالمان همان است که مصرف مىکنیم؛ و بقیه را ذخیره مىکنند، پیوسته در حفظ آن کوشش و از آن پاسدارى مىکنند تا سرانجام به فرزندان و دامادها و سایر بستگان خود بسپارند و با دنیایى از حسرت، چشم از آنها بپوشند و با یک کفن بسیار کم ارزش وارد سراى دیگر شوند.
امیرمؤمنان(علیه السلام)شکایت کرد، امام(علیه السلام) فرمود:
«اعْلَمْ أنَّ کُلُّ شَىْء تُصیبُهُ مِنَ الدُّنْیا فَوْقَ قُوتِکَ فَإنَّما أنْتَ فیهِ خازِنٌ لِغَیْرِکَ»
(بحارالانوار ج70 ص90)
«بدان آنچه را از دنیا بیش از مقدار هزینه خود به دست مىآورى، خزانهدار دیگران در آن خواهى بود».
این نکته شایان توجه است که مقصود امام(علیه السلام) از این سخن آن نیست که انسان تنها به اندازه تحصیل قُوت خود تلاش و فعالیت اقتصادى داشته باشد بلکه به عکس، طبق دستورات اسلام باید از طرق صحیح بسیار تلاش کرد ولى اموالى را که جمعآورى مىکند، اضافه آن را در راه خدا و کارهاى خیر و خدمت به بندگانش صرف کند، نه این که آنها را ذخیره کرده و براى وارثان بگذارد و خودش هیچ بهرهاى معنوى از آن نبرد.
داستانِ ابلیس و حضرت عیسی
داستانِ ابلیس و حضرت عیسی
روزی در جایی میخواندم که شیطان، حضرت مسیح را به بالای برج اورشلیم برد و گفت: اگر تو وابسته و عزیز خدایی، از این بالا بپر تا خدای تو، تو را نجات دهد!
مسیح آرام آرام شروع به پایین آمدن از برج کرد.
شیطان پرسید، چه شد؟ به خدایت اعتماد نداری؟!
مسیح پاسخ گفت: مکتوب است که تا زمانی که میتوانی از طریق عقلت عاقبت کاری را بفهمی، خدایت را امتحان نکن!
تا آنجا که میتوانیم برای هر کاری سر به آسمان نگیرم و استمداد نطلبیم چون او بزرگترین یاریاش را که عقلانیت است، قبلا هدیه داده است.
نکته جالب متن فوق اینجاست که بزرگترین موهبت الهی که عقل است را نمیبینیم و باز دنبال معجزات دیگر هستیم.