صبور و مقادم


صبور و مقاوم
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
« صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِیلَةً، تِجَارَةٌ مَرْبِحَةٌ، یَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُم» (نهج البلاغه خطبه193)
« در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند، تجارتی پرسود که پروردگارشان فراهم فرمود»


توضیح قطره ای:
امام(علیه السلام) در بخشی از فرازهای خطبه متقین به یکی از اوصاف پرهیزکاران اشاره دارد می فرماید: «آنها (متقین) برای مدتی کوتاهی در این جهان صبر و شکیبایی پیشه کردند و به دنبال آن آسایشی طولانی نصیبشان شد. این تجارتی پُرسود است که پروردگارشان برای آنها فراهم ساخته است».
صبر و شکیبایی خواه در مسیر اطاعت باشد یا در برابر وسوسه های گناه و یا در مقابل مصیبت، از صفات پرهیزگاران است.
هیچ کس به هیچ هدف مهمی خواه مادی باشد یا معنوی، بدون صبر و استقامت نمی رسد و اگر انسان این صفت را از دست بدهد، دین و ایمان و شرف و آبروی او به خطر خواهد افتاد و به هیمن دلیل در عبارت دیگری از امام علیه السلام، صبر را در نسبت به ایمان همچون سر نسبت به بدن شمرده است: « وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ» (نهج البلاغه حکمت/82) « و بر شما باد به شکیبایى، که شکیبایى، ایمان را چون سر است بر بدن».
خدای سبحان می فرماید: « إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ» (فاطر/29) « کسانى که کتاب الهى را تلاوت مى‏کنند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ایم پنهان و آشکار انفاق مى‏کنند، تجارتى (پرسود و) بى‏زیان و خالى از کساد را امید دارند».
«خدمت کردن و پاک زیستن صبر و مقاومت می خواهد»

 

asereahteh@


توجه به خانواده


توجه به خانواده
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
« وَلاَ یکُنْ أَهْلُکَ أَشْقَی الْخَلْقِ بِکَ » (نهج البلاغه نامه 31 )
« مبادا خانواده ات به سبب تو بدبخت ترین مردمان باشند »

توضیح قطره ای:
امام(علیه السلام) در یکی از توصیه های خود در این نامه مى فرماید: «نباید خانواده (خاندان) تو بدبخت ترین و ناراحت ترین افراد نسبت به تو باشند».
حضرت در این توصیه اشاره دارد به اینکه نباید با خانواده چنان بدرفتاری کنی که با تو مخالف شوند آن چنان که تمنای مرگ تو و زوال نعمت تو را داشته باشند.
در تفسیر این جمله این احتمال نیز وجود دارد که نباید همة توجه خود را به دوستان و افراد مورد علاقة خویش داشته باشی و از خانواده ات غافل شوی و آنها در درد و رنج و بدبختی زندگی کنند.
کم نیستند کسانی که بیشترین وقت خود را با دوستان و یاران می گذرانند و عیش و نوش هایشان با آنهاست و کمک ها و محبت هایشان متوجه آنان؛ ولی خانواده های آنها از نظر زندگی یا از نظر محبّت و صفا و صمیمت در زندگی در محرومیت شدید هستند.
در حدیثی از امام رضا علیه السلام می خوانیم: « یَنْبَغی لِلرَّجُلِ اَنْ یُوَسِّعَ عَلی عِیالِهِ لِئَلاَّ یَتَمَنّوا مَوْتَه» (من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 68) «سزاوار است (هرگاه انسان نعمتی پیدا کرد) خانواده خود را در رفاه قرار دهد مبادا (تضییق بر آنها سبب شود که) آرزوی مرگ او را کنند».

 

asereshteh@


ره آورد شکرگزاری


ره آورد شکرگزاری
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
«وَ الشُّکْرُ زِینَةُ الْغِنَى» (نهج البلاغه حکمت 68)
« شکرگزارى زینت بى‏نیازى است».



توضیحی قطره ای:
امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اش از زینت غنا سخن مى گوید و مى فرماید: «شکرگزارى زینت غناست»
اما در مورد غنا که بهترین زینت شکرگزارى است؛ نه تنها شکر لفظى بلکه شکر عملى بسیار مهم است. اغنیا و ثروتمندانى که شکر عملى به جا مى آورند، به نیازمندان کمک مى کنند، در کارهاى خیر و عام المنفعه سرمایه گذارى مى نمایند، به آنها که وام مى خواهند وام مى دهند و حتى به کسانى که محتاجند و روى سؤال ندارند به طور پنهانى کمک مى کنند آنها برترین زینت را در زندگى براى خود فراهم کرده اند، در پیشگاه خدا آبرومندند و در برابر خلق خدا نیز داراى شخصیت و آبرو و چه زینتى از این بالاتر.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله)» فرمود: «مَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَى عَبْد بَابَ شُکْر فَخَزَنَ عَنْهُ بَابَ الزِّیَادَةِ» (اصول کافی ج2 ص 94 ح2) «خدا درِ شکرگزارى را به روى کسى نگشود که زیادى نعمت را از او باز دارد».

اما اگر غنىّ راه طغیان پیش گیرد، در کمک به دیگران بخل بورزد، آلوده شهوات و عیش و نوش گردد، در نظر همه زشت و منفور خواهد شد.
البته همه باید شکر نعمت هاى خدا را به جا آورند؛ ولى این کار براى آنها که مشمول نعمت بیشترى هستند زیبنده تر، بلکه لازم تر است.


asereshteh@


ره آورد عفّت

ره آورد عفّت
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
«الْعَفَافُ زِینَةُ الْفَقْرِ» (نهج البلاغه حکمت 68 )
«عفّت ورزیدن زینت فقر است».



توضیحی قطره ای:
امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه اش از زینت فقر سخن مى گوید و مى فرماید: «خویشتن دارى و عفت، زینت فقر است»
فقیر در معرض آفات مختلفى قرار دارد:
1- اظهار حاجت توأم با ذلت، 2- دست بردن به سوى اموال حرام، 3- ناسپاسى در برابر خداوند و مانند اینها.

بنابراین عفّت به معناى خویشتن دارى، زینت فقر است، و عفّت دارای دو معناى عام و معناى خاص است:
 معناى خاص: پاکدامنى در مقابل آلودگى هاى جنسى
معناى عام: هرگونه خویشتن دارى در برابر گناه و کارهاى زشت و پست است.
در حدیث دیگرى از امام (علیه السلام) در غررالحکم مى خوانیم: «مَنْ عَفَّ خَفَّ وِزْرُهُ وَعَظُمَ عِنْدَاللّهِ قَدْرُهُ» «آن کس که عفاف پیشه کند بار گناهش سبک و قدر و مقامش در پشگاه خدا افزون مى شود».

 

asereshteh@


روش برخورد با دنیا

روش برخورد با دنیا

امیرالمؤمنین على علیه السلام:
«إِنَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ-  وَ سَبِیلَانِ مُخْتَلِفَانِ-  فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا » (نهج البلاغه حکمت 103 )
«دنیاى (حرام) و آخرت، دو دشمن متفاوت، و دو راه جداى از یکدیگرند، پس کسى که دنیا پرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت کینه ورزد و با آن دشمنى خواهد کرد»


توضیحی اندک:
امام علی علیه السلام در این بخش از سخن به اصلی کلی دربارة دنیا و آخرت اشاره می کند.
و برای معنا و مفهوم دنیا در این سخن سه احتمال می تواند باشد:
1-    منظور دنیایی است که از طریق حرام و اموال نامشروع و مقامات غاصبانه به دست آید که مسیر آن از مسیر آخرت قطعاً جداست.
2-    منظور از دنیا، دنیایی است که هدف باشد نه وسیله برای آخرت، زیرا اگر دنیا هدف اصلی انسان شد، آخرت به فراموشی سپرده می شود، اما اگر دنیا را به عنوان مزرعه یا پل و گذرگاه و وسیله ای برای رسیدن به آخرت قرار دهد نه تنها دشمنی با آن ندارد، بلکه به یقین آن را تقویت خواهد کرد.
3-    منظور از دنیا، دنیا پُر زرق و برق و تجملاتی است که وقتی انسان در آن غرق شد، هر چند از طریق حلال به دست آمده باشد آخرت به دست فراموشی سپرده خواهد شد.
از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است که فرمودند: « إِنَّ فِی طَلَبِ الدُّنْیَا إِضْرَاراً بِالْآخِرَهِ وَفِی طَلَبِ الْآخِرَهِ إِضْرَاراً بِالدُّنْیَا فَأَضِرُّوا بِالدُّنْیَا فَإِنَّهَا أَحَقُّ بِالْإِضْرَار» (بحارالانوار، ج70، ص61، ح30) « طلب دنیا به آخرت انسان زیان مى‏رساند و طلب آخرت به دنیا ضرر مى‏زند، بنابراین ضرر دنیا را بپذیرید که سزاوارتر به زیان است».
امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: «إنْ جَعَلْتَ دینَکَ‏ تَبَعاً لِدُنْیاکَ أهْلَکْتَ دینَکَ وَدُنْیاکَ وَکُنْتَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرینَ» (غررالحکم، ح2220) «اگر دین خود را تابع دنیاى خود قرار دهى، دین دنیایت را تباه کرده و در آخرت از زیان‏کاران خواهى بود و اگر دنیاى خود را تابع دینت قرار دهى هم دینت را به دست آورده‏اى و هم دنیایت را و در آخرت از رستگاران هستى».

 

asereshteh@


آماده سفر باشیم

آماده سفر باشیم
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
« الرَّحِیلُ وَشِیکٌ»  (نهج البلاغه ح 187 )
« کوچ کردن (از دنیا) نزدیک است»


توضیح قطره ای:
امام علیه السلام در این عبارت بسیار کوتاه و پُر معنا از بی وفایی و کوتاهی عمر دنیا سخن می گوید و می فرماید: «کوچ کردن (از دنیا) نزدیک (سریع) است».
از مسائلی که همه انسان ها می دانند و از آن غافلند کوتاهی عمر دنیاست؛ گویی تا چشم برهم زنی کودکان جوان و جوانان پیر و پیران از صحنه خارج می شوند.
خدای سبحان تشبیه بسیار زیبایی دراین باره فرموده¬اند: «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِرًا» (کهف/45) «(اى پیامبر!) زندگى دنیا را براى آنان به آبى تشبیه کن که از آسمان فرو مى ‏فرستیم؛ و بوسیله آن، گیاهان زمین (سرسبز مى‏ شود و) در هم فرومی رود. امّا بعد از مدتى مى‏ خشکد؛ و بادها آن را به هر سو پراکنده مى ‏کند؛ و خداوند بر همه چیز تواناست!».
پیامبر گرامی اسلام می فرماید: «الدُّنیا ساعَةٌ فَاجعَلُوها طَاعَةٌ» (بحارالانوار ج74ص166ح2) «دنیا ساعتی بیش نیست این ساعت را در مسیر اطاعت خدا قرار دهید».

حافظ در این زمینه می گوید:
مرا در منزل جانان چه جای امن، چون هر دم
جرس فریاد می زند که بربندید محمل ها.


sereshteh@


راه جذب دلها

راه جذب دلها


امیرالمؤمنین على علیه السلام:
« قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِیَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَیْهِ »  (نهج البلاغه حکمت 50 )
«دل‏هاى مردم  وحشی و گریزان است، به کسى روى می آورند که خوشرویى کند»



توضیح قطره ای:
امام علیه السلام در این جملة حکمت آمیز درس مهمی برای صید و جلب و جذب دوستان می دهد. اشاره به اینکه انسان، نسبت بهکسانی که نمی شناسد نوعی احساس بیگانگی می کند؛ ولی اگر طرف مقابل از طریق محبت وارد شود در برابر او رام می شود.
این مطلب برای انسانی که تازه وارد شهر یا محله ای شده و سکونت کرده کاملا محسوس است او حتی از همسایگان نزدیکش فاصله می گیرد اما اگر چند بار با او سلام و علیک کنند و به دیدارش بروند و هدیه ای برایش بفرستند رابطة دوستی آنها مستحکم می شود.
ارتباط دوستی و الفت گرفتن به مقدمات احتیاج دارد، همانگونه که عداوت و دشمنی نیز مقدماتی می خواهد و نظر امام علیه السلام در این سخن به این حقیقت است.
و در گفتار معروف : «اَلإِنسَانُ عَبیدُ الإحسانِ» «انسان بندة احسان و نیکی است»
در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام نق شده است، فرمودند: «ثَلَاثٌ یُصفِینَ وُدَّّ المَرءِ لِاَخِیهِ المُسلِمِ: یَلقَاهُ بِالبُشرِ إِذَا لَقِیَهُ، وَ یُوَسِّعُ لَهُ فِی المَجلِسِ إِذَا جَلَسَ إِلَیهِ، وَ یَدعُوهُ بِأَحَبِّ الأَسمَاءِ إِلَیهِ» (اصول کافی ج2 ص643 ح3) «سه چیز است که محبت انسان را نسبت به برادر دینی اش صفا می بخشد:
1-    با چهرة گشاده با او روبرو شود
2-    در مجلس جای مناسب به او بدهد
3-    او را به محبوب ترین نامها صدایش بزند».
بنابراین همه پیشرفت ها و موفقیت های انسان در سایة داشتن روح اجتماعی و نیازمند به زندگی و ارتباط اجتماعی است بدون زندگی اجتماعی انسان رشد و تکامل می یابد.


asereshteh@


بخل سرچشمة تمام عیب ها


بخل سرچشمة تمام عیب ها
امیرالمؤمنین على علیه السلام:
« الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُیُوبِ-  وَ هُوَ زِمَامٌ یُقَادُ بِهِ إِلَى کُلِّ سُوءٍ »  (نهج البلاغه حکمت 378 )
« بخل، جامع تمام عیب هاست و وسیله ای است که انسان را به سوى هر بدى مى‏ کشاند»



توضیح قطره ای:
امام علیه السلام در این جملة حکمت آمیز بخل را به عنوان یک صفت رذیله که سرچشمة همه زشتی ¬های دیگر است معرفی کرده است.
انسان بخیل از یک سو از پزداخت حقوق شرعی امتناع کرده و سعی می کند تا آن جا که ممکن است از آن بکاهد. از سوی دیگر در مواردی که صلة رحمی ایجاب می کند به احرام کمک نماید، خودداری می کند و به این ترتیب جزء قاطعان رحم می شود. از سوی دیگر به سبب علاقة فوق العاده به اندوختن ثروت ممکن است آلودة احتکار، رباخواری، غِش در معامله و انواع کسب های حرام شود. و نیز برای پوشاندن چهرة واقعی خود به سراغ ریاکاری می رود  و برای این که در برابر درخواست کنندگان کمک جواب رد بدهد متوسل به انواع دروغ ها می شود و به این ترتیب بخل، سرچشمة گناهان فراوان و عیوب بسیار خواهد بود.
از طرف دیگر انسان بخیل در اعتقادات خود نیز مشکل دارد چرا که اگر سوء ظن به خدا نداشت انفاق می کرد و به وعده های الهی دل خوش بود.
امام علیه السلام می فرماید: «البُخلُ یُذِلُّ مُصاحِبَهُ، و یُعِزُّ مُجانِبَهُ» (غررالحکم ح6553) «بخل، صاحبش را ذلیل و بیگانة از او را عزیز می کند».
پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: «الْبَخیلُ بَعیدٌ مِنَ اللّهِ، بَعیدٌ مِنَ النّاسِ بَعیدٌ مِنَ الْجَنَّةِ، قَریبٌ مِنَ النّارِ» (مستدرک الوسایل ج15 ص259ح14) « بخیل از خدا و مردم و بهشت دور است و به آتش دوزخ نزدیک».
نقطة مقابل بخل سخاوت است که صفت بارز اولیاء الله و مؤمنان راستین می باشد. آن ها آنقدر سخاوت به خرج می دادند که گاه عمدة زندگی خود را در اختیار دیگران می گذاشتند.


 asereshteh@



خلوت با نامحرم در فضای مجازی و غیر مجازی


خلوت با نامحرم در فضای مجازی و غیر مجازی

 

یکی از گناهانی که از آن نهی شدیم خلوت با نامحرم است که در قدیم این اتفاق خیلی به ندرت و با سختی واقع میشد ولی امروزه با پیشرفت تکنولوژی بوسیله مبایل (پیامک و تماس تلفنی و بلوتوث و...) و فضای مجازی و (چت در گروه ها و ایمیل و...)  به آسانی دو نامحرم می توانند با هم به طور مجازی خلوت کنند که این کار بخاطر احساس امنیتی که از این طریق ارتباط وجود دارد مفاسد بسیاری را به دنبال خواهد داشت که حتی مفاسدش کمتر از خلوت حقیقی (که در قدیم انجام میشده) نیست.
البته مشکل فقط این نیست بلکه از سالها قبل و به یمن آمدن زنان به صحنه! و میدان کار (دوشادوش مردان!!!) و فرصتهای مناسبی برای این خلوت شیطانی در محیطهای کار ایجاد  شده است!
رسول خدا (صلى الله علیه و آله):
«چهار چیز را مایه فساد قلب و روان انسان مى داند که یکى از آنها خلوت با زنان نامَحرم است . دلیل آن نیز وسوسه شدن دل و تمایل انسان به جنس مخالف است » (بحار الأنوار، ج74، ص192)

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در این باره مى فرماید:
«از هم صحبتى با زنان نامَحرم (مجازی و غیر مجازی) بپرهیزید؛ زیرا هیچ مردى با زن نامحرمى خلوت نمى کند، مگر این که نسبت به او قصدى داشته باشد» (کنزالعمّال، ج5، ص327)
پیامبر (صلى الله علیه و آله):
« «هر کس با نامحرم شوخى کند، براى هر کلمه‏اى که در دنیا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانى مى‏کنند» (ثواب الاعمال وعقاب الاعمال)
امام صادق علیه السلام: «... فَإِنَّ الرَّجُلَ وَالمَرأَةَ إذا خُلِّیا فی بَیتٍ کانَ ثالِثُهُمَا الشَّیطانَ» (کتاب من لا یحضره الفقیه/ ج3 ص252 ح3913)
« زیرا هرگاه مرد و زنى در خانه اى (اعم مجازی و غیر مجازی) خلوت کنند، سومین نفر، شیطان است»



بزرگترین عیب


بزرگترین عیب


امیرالمؤمنین على علیه السلام:
« أَکْبَرُ الْعَیْبِ أَنْ تَعِیبَ مَا فِیکَ مِثْلُهُ »  (نهج البلاغه حکمت 353 )
« بزرگترین عیب آن است که آنچه را در خود توست برای دیگران عیب بشماری»



توضیح قطره ای:
امام علیه السلام در این جملة حکمت آمیز اشاره دارد به این که انسان عیبجو دارای عیبی هست که آن را نادیده می گیرد حتی ممکن است به آن افتخار کند؛ اما هنگامی که این عیب را در دیگران می بیند زبان به نکوهش می گشاید و صاحب آن عیب را ملامت و سرزنش می کند.
چنین انسانی گرفتار تناقض آشکاری است و در آنِ واحد چیزی را هم خوب می داند و هم بد، در حالی که عدم امکان جمع بین نقیضین و ضدین حتی بر کودکان آشکار است و این نشانة انحطاط فوق العاده فکری کسی است که مرتکب آن می شود. به همین دلیل امام علیه السلام آن را بزرگترین عیب شمرده است.
امام علیه السلام در حکمت دیگری چنین کسی را احمق واقعی می شمارد و می فرماید: «وَ مَنْ نَظَرَ فِی عُیُوبِ النَّاسِ فَأَنْکَرَهَا-  ثُمَّ رَضِیَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِکَ الْأَحْمَقُ بِعَیْنِهِ» (حکمت 349) «و آن کس که زشتى‏هاى مردم را بنگرد، و آن را زشت بشمارد سپس همان زشتى‏ها را مرتکب شود، پس او احمق واقعى است».

و یا در جای دیگری می فرماید: «طُوبی لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النَّاسِ» (خطبه175) «خوشا به حال کسی که عیب‏شناسی نفس، او را از عیبجویی دیگران باز دارد».


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >